به گزارش پیام آفتاب، «محمدمیرویس بلخی»، سرپرست پیشین وزارت معارف که به تازگی کتاب «ملتسازی آمریکایی، مقایسه عراق و افغانستان» را منتشر کردهاست در گفتوگویی با روزنامه هشت صبح؛ گفت: تلاشهایی که در راستای ملتسازی با شیوههای بومی و غیربومی در مقاطع مختلف تاریخ امروز افغانستان صورت گرفت، اما نافرجام ماند.
وی در پاسخ به این سؤال که «چرا تصور میکنید روند ملتسازی آمریکا در کشورهای در حال توسعه مانند عراق و افغانستان نافرجام است؟» گفت: «این پاسخ ساده است. ملتسازی از بیرون در هیچ جای دنیا تاکنون موفق نبودهاست. حتی در همین مدل آمریکایی ملتسازی، که امریکاییها به موفقیت ماموریتهای خود در آلمان، جاپان و کوریا افتخار میکنند، اگر اقدامات مردم این سه کشور نمیبود، مثل همه ماموریتهای دیگر به ناکامی میانجامید.»
وی افزود: «خود نویسندگان آمریکایی و غربی نیز مأموریت ملتسازی آمریکا در جهان را به استثنای سه کشور یادشده، ناکام میدانند. من در بخشی از کتاب به این موضوع پرداختهام که چه کسانی یا نهادهایی میتوانند ملتساز باشند. پاسخ آن را به قضاوت خوانندگان گذاشتهام. من متأسفانه فرجام مدل آمریکایی ملتسازی را در هر دو کشور در صورتی که با این روش پیش برود، خوب نمیبینم. اما باور دارم که حداقل در افغانستان هنوز فرصتی وجود دارد.»
بلخی در ادامه افزود: «در صورتی که نخبگان مسئولانه در راستای بومیسازی پروژه ملتسازی براساس واقعیتهای افغانستان اقدام نکنند، آخرین فرصتهای باقیمانده نیز از دست خواهد رفت. این واقعیت را نیز اذعان میکنم که نخبگان سیاسی در افغانستان، به خصوص به یک ظرف و فرصت نیاز دارند تا در راستای ملتسازی گام بردارند، در غیر آن، بدون ظرف و فرصت، توانایی اقدام مستقل در افغانستان دیده نمیشود. بازهم تکرار میکنم، ایدهٔ دولت و ایدهٔ ملت در میان نخبگان و مردم سنتی است.»
سرپرست پیشین وزارت معارف با اشاره به اینکه «ملت میتواند دولت بسازد، در حالی که دولت نمیتواند ملت بسازد»، گفت: «روزی کسی میگفت، تنها راه ساختن یک دولت مسئول و خوب این است که مجریان آن از میان جامعه مدنی افغانستان انتخاب شوند. این پاسخ به نظر من بسیار سادهلوحانه بود. انسانهای جامعه مدنی هم اعضای این ملتاند و از مریخ نیامدهاند. منابع بالقوه غنی در ذهن و رفتار مردم افغانستان وجود دارد که اگر به صورت مثبت روی آن سرمایهگذاری شود، نتایج خوب در پی دارد. من با این مقوله که افغانستان یک ملت قوی دارد با یک دولت ضعیف، موافق نیستم. ملت قوی هیچگاه یک دولت ضعیف ندارد. پس، باید نخست ملت ساخته شود، پس از آن دولت.»
وی دربارهٔ ارتباط ملتسازی و شرایط موجود افغانستان با روند مذاکرات دوحه گفت: «روند صلح موجود، برآمده از وضعیت شکننده فعلی افغانستان است، اگر بگوییم براساس شاخصهای ملتسازی در وضعیت شکننده قرار داریم، بهطور حتم صلح ما نیز متأثر از این شرایط است. وقتی روایتهای متخاصم و خردهروایتهای متضاد وجود داشته باشد، وقتی ایده ملی ضعیف باشد، طبیعتاً تمام اعضایی هم که برای صلح روی میز مذاکره چانهزنی میکنند، تحت تأثیر این موضوع قرار میگیرند. شکافها و عدم اجماع به وضوح دیده میشود، هم در تیم مذاکرهکننده دولت و هم در میان نمایندگان طالبان.»
میرویس بلخی افزود: «قسمت کلانی از افغانستان، ایده دولت مدرن ندارند، بر همین اساس نظام جمهوریت و امارت تبدیل به بحث جدی میشود. هرچند شعارهای زیادی در رابطه با جمهوریت داده میشود، اما در این بخش نه ادبیاتی تولید شده و نه ذهنیتسازی صورت گرفتهاست. برای همین برداشت از جمهوریت همان برداشت سنتی قرن نوزدهم است.»
سرپرست پیشین وزارت معارف تصریح کرد: «جدای از خلأ موجود برای ایده دولت قوی، در بخش ایده شهروندی هم مشکلات فراوان وجود دارد. در آن سوی میز مذاکرات از کلمه رعیت استفاده میشود و این به معنای استفاده از ادبیات غالب اسلامی نیست، بلکه این واژه یک واژه سنتی بوده که ذهنیت یک جماعت در کشور را نشان میدهد.»
این دانشآموخته رشته روابط بینالملل تأکید کرد: «ما ولو که براساس حمایتهای بینالمللی به صلح برسیم، اگر بر سر پروسه ملتسازی کار بنیادین انجام ندهیم، آینده پسادوحه تیره خواهد بود. خستگی از جنگ برای یک دور کوتاه طرفین جنگ را روی میز مذاکره به توافق اجمالی میرساند، یعنی این عامل باعث میشود که با طالبان به یک مخرج مشترک برسیم، اما در نبود ملتسازی، به صلحی دست مییابیم که نقاط واگرا همچنان حل نشده، مشتعل و زنده میماند. مهم اینکه باید از سالهای پسابُن درس بگیریم تا پس از دوحه دچار همان ناکامی نشویم.»
میرویس بلخی در انتها گفت: «تلاش برای رفع شکافها و ایجاد مدل بومی ملتسازی، سبب ارایه ایده دولت قوی خواهد شد که این میتواند برگ برندهای برای آینده افغانستان باشد.»