هدف غایی مؤمنان، رستگاری در آخرت است؛ بنابراین، همواره این پرسش برای آنان مطرح است که چگونه میتوانند به رستگاری برسند؟ خدا در قرآن به این پرسش پاسخ دادهاست. با نگاهی به آموزههای قرآن میتوان دریافت که دو مولفه و عنصر اصلی ایمان و عمل صالح در کسب رستگاری انسان نقش دارد؛ اما با دقت در عرصه عمل صالح آنچه برجسته است، مسئله استقامت و مقاومتی است که مؤمنان میبایست از خود بروز دهند تا به رستگاری برسند. در نوشتار حاضر نویسنده مصادیق استقامت و مقاومت مؤمنان را بر اساس آیات نورانی قرآن کریم تشریح کردهاست.
* * *
استقامت مؤمنان، عامل اصلی رستگاری
خدا در آیاتی از قرآن، ضمن تبیین اهمیت رستگاری اخروی که سعادت ابدی انسان را رقم میزند، به مولفههای اصلی رستگاری اشاره کردهاست. چنانکه میفرماید: در حقیقت کسانی که گفتند پروردگار ما خداست، سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آنان فرود میآیند و میگویند: هان بیم مدارید و غمین مباشید! و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید! (فصلت، آیه۳۰)
در جایی دیگر میفرماید: محققا کسانی که گفتند پروردگار ما خداست، سپس ایستادگی کردند، بیمی بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد؛ ایشان اهل بهشتند که به پاداش آنچه انجام میدادند، جاودانه در آن میمانند. (احقاف، آیات ۱۳ و۱۴)
از این آیات به دست میآید که استقامت مؤمنان که در سایه ربوبیتالله به دست میآید موجب آرامش دنیوی میشود، به طوری که نسبت به از دست دادهها و گذشته محزون نمیشوند و نسبت به گرفتهها و آینده خوفی ندارند؛ زیرا میدانند که خدا بر اساس یک برنامه از پیش طراحی شده حکیمانه و عالمانه بهعنوان مشیت و مقدر، به کسی چیزی میدهد یا میگیرد. (حدید، آیات ۲۲ و ۲۳)
همچنین از این آیات به دست میآید که استقامت مؤمنان در سایه ربوبیتالله بشارت رستگاری و بهشت را به آنان میدهد و انسان را نسبت به آینده پس از مرگ و انتقال به نشئات دیگر، آرامش میبخشد؛ زیرا میداند که رستگاری ابدی و خوشبختی در جهانهای دیگر از برزخ و آخرت برایش رقم خواهد خورد.
البته خدا بصراحت در آیات ۳۱ تا ۳۳ سوره فصلت تبیین میکند که این افراد بهعنوان اولیاءالله تحت ولایت مستقیم الهی قرار میگیرند و در دنیا و آخرت هر آنچه را بخواهند بر اساس حکمت و مصلحت الهی به دست میآورند و در هنگام نزول به بهشت ابدی، از غفران و رحمت رحیمیخاص بهرهمند خواهند شد؛ زیرا بهترین اعتقاد که توحید باشد و بهترین عمل را که اعمال صالح بر اساس شریعت است را انجام دادهاند.
اهم مصادیق استقامت ورزی مؤمنان
از آنجا که استقامت مومنانه عامل رستگاری انسان است، شناخت مصادیق استقامت بسیار مهم است؛ زیرا هر کسی باید بداند نسبت به چه چیزی باید استقامت کند که رضایت الهی در آن است و او را بهعنوان اهل تسلیم معرفی میکند. بر اساس آموزههای قرآن، مواردی که بهعنوان استقامت میتوان شناسایی کرد، عبارتند از:
۱. اجتناب از پلیدی و گناه: تقوا و پرهیزکاری به معنای عمل به دستورها و فرامین الهی در قالب بایدها و نبایدها، بلکه حتی شایدها و نشایدها، و انجام خوبیها و عدم انجام بدیها در زندگی بر اساس شرایع آسمانی است، اما شکی نیست که نخستین جلوه و تقوای الهی را میبایست درترک و عدم انجام دید؛ زیرا انسان پیش از آنکه ظرفی را از آب پر کند، باید آن را پاکسازی کرده و مواردی که ظرف یا آب را ناپاک میکند، حذف نماید یا از ورود آن جلوگیری کند. از نظر آموزههای قرآن، یکی از مصادیق استقامت در زندگی آن است که انسان اجازه ندهد تا پلیدی و گناهی در زندگی او راه یابد و او را تحت تأثیر قرار دهد. از همین رو اجتناب از بتپرستی (مائده، آیه ۹۰)، پلیدی (همان)، شراب خواری (همان)، قماربازی (همان)، رسوم جاهلیت (بقره، آیه ۱۸۹)، بخل و حرص (حشر، آیه ۹؛ تغابن، آیه ۱۶) و مانند آنها بهعنوان عوامل رستگاری بیان شدهاست. باید توجه داشت که انسان مؤمن میبایست دارای دو سطح صبر و حلم در استقامت باشد و بتواند در برابر سهگانه مصیبت، اطاعت و معصیت، شکیبایی و بردباری ورزد. البته شکی نیست که صبر در برابر معصیت سپس مصیبت سختتر از صبر در اطاعت است؛ زیرا شرایط برای معصیت در دنیا آسانتر و اطاعت سختتر است تا جایی که پیامبر (ص) میفرماید: حُفَّتِ الجَنَّهُ بِالمَکارِهِ، وَحُفَّتِ النّارُ بِالشَّهَواتِ؛ بهشت، با ناملایمات، احاطه شدهاست و دوزخ با شهوات، در میان گرفته شدهاست. (کنز العمّال، ج ۳، ص ۳۳۲، ح ۶۸۰۵؛ نهجالبلاغه، الخطبة ۱۷۶ نحوه، تنبیه الخواطر، ج ۱، ص ۱۹۰؛ روضهالواعظین، ص ۴۶۱؛ بحار الأنوار، ج ۷۰، ص ۷۸، ح ۱۲؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۲۱۷۴، ح ۱؛ سنن الترمذی، ج ۴، ص ۶۹۳، ح ۲۵۵۹) همچنین آن حضرت میفرماید: حُجِبَتِ النّارُ بِالشَّهَواتِ، وَحُجِبَتِ الجَنَّهُ بِالمَکارِهِ؛ آتش دوزخ با پرده شهوات، پوشانده شدهاست و بهشت، با پرده ناملایمات. (صحیح البخاری، ج ۵، ص ۲۳۸۰، ح ۶۱۲۲؛ فتح الباری، ج ۱۱، ص ۳۲۰، ح ۶۴۸۷؛ کنز العمّال، ج ۳، ص ۳۳۱، ح ۶۸۰۴)
۲. اطاعت از خدا و اولیای الهی: از دیگر مصادیق استقامت، این است که مؤمنان در برابر فشارهای درونی و بیرونی، هرگز از دایره اطاعت از خدا و اولیای او خارج نشوند و بر انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات اصرار ورزند و از هیچکسی هراسی به دل راه ندهند. باید گوش جان به فرمانهای خدا و اولیای الهی سپارند و هرگز بر خلاف آن عمل نکنند. (نور، آیه ۵۱؛ تغابن، آیه ۱۶) البته اطاعت در شرایط سخت اجتماعی یا فرهنگی نباید مؤمنان را از مسیر اصلی هدایت و اجرای احکام شریعت دور سازد، بلکه باید با استقامت این مسیر را ادامه دهند و هرگز کوتاه نیایند؛ از همین رو خدا در قرآن تلاش برای حفاظت از حدود الهی را یک وظیفه و تکلیف الهی میداند که موجب رستگاری مؤمنان میشود. (توبه، آیات ۱۱۱ و ۱۱۲) از نظر قرآن، که اطاعت از خدا و دستورهای الهی لازم و ضروری است، ولی کافی نیست؛ زیرا رستگاری در سایه اطاعتی به دست میآید که شامل اطاعت از اولیای الهی و مظاهر خدایی یعنی پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) و نائبان و کارگزاران آنان باشد که دستورهای اولیای الهی را ابلاغ میکنند و بر آن هستند تا آن اوامر، اجرایی و اقامه شود و شریعت اسلام در جان و جامعه و جهان حاکمیت یابد. (اعراف، آیه ۱۵۷) از نظر قرآن، مؤمنان وظیفه دارند که در استقامت در اطاعت به اموری چون نماز، روزه، زکات، انفاقات مالی و مانند آنها اهتمام ورزند؛ زیرا عمل به این واجبات موجب رستگاری است.
(بقره، آیات ۳ و ۵؛ لقمان، آیات ۴ و ۵؛ اعلی، آیات ۱۴ و ۱۵؛ توبه، آیات ۱۱۱ و ۱۱۲)
۳. تولی و تبری: از دیگر مصادیق استقامت تولی نسبت به خدا و اولیای الهی و تبری نسبت به دشمنان خدا و اولیای الهی است؛ زیرا ایمان چیزی جز حب و بغض یعنی محبت و کراهت نیست (حجرات، آیه ۷) که در ساختار اعتقادی و اجتماعی تولی و تبری خودنمایی میکند، به طوری که شخص نسبت به ولایت الله تسلیم محض بوده و آن را میپذیرد و نسبت به ولایت طاغوت و دشمنان الهی تبری میجوید و سر تسلیم فرود نمیآورد بلکه به مبارزه و مقاومت در برابر آن میپردازد. (مجادله، آیه ۲۲)
۴. جهاد در راه خدا: از دیگر موارد استقامت در راه خدا جهاد در راه خدا است که موجب رستگاری ابدی مؤمنان میشود. مؤمنان همان طوری که به جهاد اکبر میروند و با تزکیه نفس و خودسازی نمیگذارند که شیطان بر نفس ایشان غلبه کند، بلکه قوه عاقله را حاکم بر قوه جاذبه و دافعه یعنی شهوت و غضب میکنند تا این گونه رستگاری را به دست آورند (اعلی، آیه ۱۴؛ شمس، آیه ۹)، همچنین تلاش میکنند تا با جهاد در راه خدا و مبارزه با دشمنان حق و عدالت از ظالمان و مستکبران و محاربان، این رستگاری را برای خویش تثبیت کنند. (مائده، آیه ۳۵؛ توبه، آیات ۸۸ و ۱۱۱) از نظر قرآن، مجاهدان در راه خدا با همه وجود به مجاهدت میپردازند و از جان و مال خویش میگذرند تا اسلام و حقایق آن در جهان حاکمیت یابد. (توبه، آیات ۸۸ و ۱۱۱) انسان مجاهد در راه خدا به جهاد برمیخیزد و بر اساس اصول الهی عمل میکند و در این راه از هیچ چیزی حتی مرگ هراسی به دل راه نمیدهد؛ زیرا در نهایت به یکی از دو نیکی بزرگ پیروزی یا شهادت میرسد که رستگاری عظیم است. (توبه، آیات ۵۲ و ۱۱۱)
۵. امر به معروف و نهی از منکر: استقامت مؤمنان باید در همه عرصهها از جان و روان گرفته تا اجتماعی و سیاسی تا منطقهای و جهانی خودنمایی کند. پس همان طوری که در ساحت جان نسبت به وسوسههای شیطانی و نفسانی مقاومت میکند تا مطیع لله باشد، همچنین در ساحت امت اسلام به گونهای عمل میکند تا در قالب ولایت متقابل مومنانه، واجبات و مستحبات اسلامی در جامعه اقامه شده و از محرمات و مکروهات جلوگیری شود. مؤمنان با استقامت تلاش میکنند تا در سطح جهانی اسلام به عنوان یک حقیقت تبلیغ و اقامه شود و مردمان برای اقامه قسط قیام کنند. بر همین اساس در یک ساختار نظام مند و نهادینه اجتماعی تلاش میکنند تا امر به معروف و نهی از منکر اقامه شود. آنان در برابر هنجارشکنان و شریعتگریزان و قانون شکنان هرگز کوتاه نمیآیند و به این فریضه در سطوح مختلف بیانی و عملی در ساحات گوناگون در همه جغرافیای داخلی و خارجی بهاشکال گوناگون عمل میکنند. البته این فریضه نخست در میان امت باید اجرایی شود و مؤمنان با استقامت آن را نهادینه سازند تا رستگاری را برای خود و مسلمانان به ارمغان آورند (آل عمران، آیه ۱۰۴؛ توبه، آیات ۷۱ و ۷۲ و ۱۱۱ و ۱۱۲)، اما باید در سطح جهانی نیز اقداماتی برای اقامه عدالت و مبارزه با مستکبران و ظالمان انجام گیرد تا رستگاری برای مؤمنان با استقامت رقم خورد؛ چرا که اسلام دین اجتماعی و جهانی است و مسئولیت مؤمنان محدود به جغرافیای زمینی یا زمانی یا نژادی و دینی و مانند آن نیست؛ بلکه هر جایی مظلوم و مستضعفی هست باید در قالب امر به معروف و نهی از منکر عام و فراگیر اقدام شود که در برخی از مراحل با رهبری اولیای الهی به جهاد با بیگانه ظالم و مستکبر نیز میانجامد. (نساء، آیه ۷۵) از نظر قرآن، اصولاً امر به معروف و نهی از منکر نوعی دعوت به خیر وگریز از شرور است. (آل عمران، آیه ۱۰۴)
۶. عضویت در حزبالله: از نظر قرآن، حزبالله کسی است که همه هستی خویش را با خدا گره زدهاست و در روش و هدف در یک مجموعه منسجم و هم پیمان عملیاتی را انجام میدهد که موجب پیروزی مسلمانان میشود. از آیات قرآن به دست میآید که امت اسلام شامل گروههای چندی از سست ایمانها ومنافقان و حتی اهل کتاب میشود که با پرداخت جزیه از حاکمیت و امنیت اسلامی بهرهمند میشوند؛ اما در این میان، گروهی خالص هستند که از آنان به حزبالله یاد میشود؛ آنان یاوران الله هستند که در همه عرصهها به نصرت خدا و دین میروند و بهطور طبیعی از عنایات و امدادهای غیبی و غیر غیبی الهی بهرهمند میشوند. چنین گروهی از امت اسلام به عنوان حزبالله در کارهای خویش موفق بوده و غلبه نهایی برای آنان خواهد بود، چنانکه رستگاری و فلاح نیز برای آنان رقم میخورد؛ زیرا اهل استقامت مومنانه و اطاعت از پیامبر (ص) و اولیای الهی هستند. (مجادله، آیه ۲۲)
۷. قانونمداری: رستگاران کسانی هستند که بر انجام قانون استقامت میورزند و بر مدار و محور قانون الهی و شریعت اسلام عمل میکنند. آنان در این راه از هیچ چیز و هیچکسی باکی ندارند و در برابر دشمنان کوتاه نمیآیند و هرگز از قانون عبور نمیکنند و اجازه عبور نیز نمیدهند. (نساء، آیه ۱۳؛ توبه، آیات ۱۱۱ و ۱۱۲)
۸. مرزبانی: مؤمنان دارای استقامت مومنانه، زمانی به کمال میرسند که در همه جنبهها و ساحات به تمامیت برسند. بر این اساس، اگر کسی بخواهد رستگاری را به دست آورد، میبایست صبر شخصی را با صبر جمعی جمع کند و از مرزهای عقیدتی و جغرافیایی با همه وجود دفاع نماید و اجازه ورود به بیگانه عقیدتی و تجاوزگر محارب ندهد. از همین رو خدا میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید صبر کنید و ایستادگی ورزید و مرزها را نگهبانی کنید و از خدا پروا نمایید، امید است که رستگار شوید. (آلعمران، آیه ۲۰۰)
به هر حال از آموزههای قرآن به دست میآید که با ترس و عقبنشینی از اصول و واجبات اسلامی و شریعت الهی نمیتوان رستگاری و خوشبختی و سعادت را در دنیا و آخرت تجربه کرد؛ بلکه تنها در سایه استقامت مومنانه است که میتوان رستگاری و فلاح ابدی را تجربه کرد و سعادت دنیا و آخرت را به دست آورد؛ بنابراین، هر کسی که گمان کند با تسلیم شدن در برابر فشارهای درونی هواهای نفسانی یا شیطانی وسوسههای ابلیسی یا مستکبران و ظالمان جهانی میتواند رستگاری را به دست آورد، بهاشتباه و خطا رفته و دیگران را نیز به گمراهی و بدبختی کشاندهاست؛ زیرا تنها راه رستگاری، استقامت مومنانه بر اساس اسلام و قوانین آن است که عقل و نقل نیز آن را کشف میکند و حجت را بر انسان تمام مینماید.