انتخابات ریاست جمهوری آینده و تقابل غنی با ائتلاف کلان سیاسی!
15 عقرب 1397 ساعت 9:55
مولف : حفیظالله رجبی
بیهوده نیست اگر پیش بینی کنیم، در صورتیکه دخالتهای خارجی از جمله تعیین تکلیف امریکا برای افغانستان مانع به ثمر نشستن خواست مردم نشود، انتخابات آینده ریاست جمهوری عرصه جولان ائتلاف بزرگ سیاسی خواهد بود و غنی و تیم متعصب قومیاش به زباله دان تاریخ کشور خواهد پیوست.
حکومت وحدت ملی از همان ابتدا، پاشنه آشیلهای زیادی داشت و همان طور که پیشبینی میشد در ادامه همین ضعفهای عمده سبب فاصله کلان میان حکومت وحدت ملی و مردم شد. در این میان، آنچه پایههای این حکومت که برخلاف ادعای مطرح شده از سوی سران حکومت و امریکا، هرگز برخاسته از آراء مردم نبود، را متزلزل ساخت، انحصارگراییهای رئیس جمهور غنی بود. غنی با رویههای یکجانبهی خود حتی بزرگترین حامیان و بانکهای رأی خود در زمان کاروزارهای انتخابات ریاست جمهوری گذشته را نیز از دست داد: جنرال دوستم، معاون اول غنی، پس از اعتراضات پیاپی به نادیده گرفته شدن صلاحیتهایش از سوی رئیس جمهور به سرنوشت بدی دچار گردید و در ارتباط با پرونده احمد ایشچی که به گمان بسیاری از آگاهان امور ساختگی بود به ترکیه تبعید شد و پس از بازگشت دوباره به کشور، عمیقتر از گذشته به حدی در باتلاق شرط و شروط ارگ گیرمانده که اجازه سفر به ولایات شمالی را پیدا نمیکند.
غنی با دستاویز قرار دادن حاکمیت قانون و مبارزه با افراد مسلح خودسر، بر فرماندهان مردمی که دستی در مبارزه با طالبان داشتند، تاخت و به فجیعترین شیوه آنها را دستگیر و مجازات نمود: دستگیری و آویزان نمودن قومندان نظامالدین قیصاری از هلیکوپتر نمونهی بارزی از این رویههای خشونت آمیز است.
رئیس جمهور غنی، در ادامه برای تطبیق ایده خود در شکستن جزایر قدرت در افغانستان، به سراغ عطا محمد نور، والی پیشین ولایت بلخ و رئیس اجرایی حزب جمعیت اسلامی، رفت؛ چراغ سبزهای اولیه غنی به عطا با گذشت زمان اندکی به چراغ سرخ تهدید تبدیل شد و در نهایت عطا محمد نور از ولایت بلخ کنار گذاشته شد.
در بحبوحه مذاکرات ارگ با عطا محمد نور، ارگ در یک نقشه از پیش تعیین شده، اینگونه به عطا محمد نور فهماند که رئیس جمهور با واگذاری امتیازات به تیم اصلاحات و همگرایی مشکلی ندارد و این داکتر عبدالله است که جسارت و شجاعت لازم را از خود نشان نمیدهد. این تیر حکومت نیز با شروع انتقادات تند عطا محمد نور علیه رئیس اجرایی به هدف خورد و ترک در جمعیت تاجیک به وجود آمد. در فاصله مشاجرات لفظی عطا و عبدالله، ارگ احمد ضیاء مسعود را سبک دوش کرد. ترک شکست در بین سران تاجیک رفته رفته کلانتر شد و به جایی رسید که عدهای از آنها چون از سوی حکومت تطمیع میشدند یا سکوت اختیار کردند و یا با برنامههای تفرقه افکنانه ارگ همراه شدند و عدهی دیگر که مورد خشم حکومت قرار داشتند هرچه فریاد اتحاد سردادند، کسی دور آنها جمع نشد.
داستانِ بهرهبرداری سیاسی غنی و حلقه نزدیک وی از جنبش روشنایی هم در نهایت به فروپاشی رهبری در بین هزارهها منجر شد: مذاکرات مخفیانه ارگ با برخی از سران جنبش روشنایی که در اعتراض به تعصب سیتماتیک در محروم ساختن ساکنان ولایات مرکزی از پروژههای ساخت و ساز شکل گرفته بود، سرانجام به همان جایی ختم شد که ارگ میخواست. خلیلی و محقق، پس از قضایای مرتبط با جنبش روشنایی دیگر آن محبوبیت گذشته را در بین هزارهها نداشتند.
در ادامه کار دولت وحدت ملی، اوضاع در داخل ارگ نیز به هم ریخت و حنیف اتمر که به نوعی دست راست غنی به حساب میآمد یا استعفا داد یا مجبور به استعفا شد.
غنی و مشاوران امریکایی افغانیالاصل وی با ادامه سیاست انحصارگرایانه و تفرقهانگیز خود اکنون کار را به جایی رساندهاند که در بین اقوام کلان افغانستان به شمول ازبکها، تاجیکها، هزارهها جایی ندارند.
اینک که انتخابات ریاست جمهوری آینده نزدیک است و تلاشها برای تشکیل تیمهای انتخاباتی گرم شده، غنی نیز اعلام کرده که برای تکمیل کارهای ناتماش در حکومت، قصد دارد در انتخابات ریاست جمهوری آینده خود را کاندید کند.
در این بحبوحه، سئوال اصلی این است که غنی با این کارنامه سیاه در حکومتداری، چگونه میخواهد از مردم رأی بگیرد؟
یک دیدگاه در پاسخ به این سئوال میگوید که غنی قبلا با دستکاری در لیست رأیدهندگان وزنه را به نفع خود سنگین ساختهاست؛ از دید این گروه، انتخابات ریاست جمهوری از همین الان مهندسی شده و تقلب مدرن در انتخابات ریاست جمهوری آینده، جای تقلب سنتی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته را خواهد گرفت و تنها کاری که باقی مانده کسب محبوبیت نسبی توسط غنی است. این دسته از آگاهان، سفرهای ولایتی غنی و وعدههای لقمههای پرچرب و پردمبهی وی به ساکنان ولایات مختلف را در همین راستا توجیه میکنند.
این کارشناسان میگویند غنی در فریب اذهان عمومی ید بیضاء دارد: تظاهر به دینداری غنی و سخنرانیهای حماسی وی در حمایت از وحدت ملی و تطبیق قانون و عدالت اجتماعی همه و همه ظواهر کار رئیس جمهور است و در بطن وی افکار پلیدی قرار دارد.
نقطه مقابل غنی، ائتلاف کلان سیاسی قرار دارد که این روزها با برگزاری جلسات متعدد سعی میکنند کاندیدی مناسب برای انتخابات ریاست جمهوری آینده کشور معرفی کنند؛ برعکس غنی و ماشین تقلبش که همگی از چهرههای جوان بیشتر تحصیل کرده در امریکا و غرب میباشد، ائتلاف بزرگ سیاسی در بطن جامعه افغانی نفوذ داشته و بانکهای واقعی رأی را در اختیار دارند.
بیشتر سران این ائتلاف از چهرههای سابق جهادی هستند که از سیاست مجاهدین ستیزی غنی به ستوه آمدهاند.
این درست که امروز غنی به عنوان سرقومندان اعلی قوای مسلح کشور از کماندوهای ارتش برای ترساندن مخالفین خود استفاده میکند، اما وقتی صحبت از رأی به میان آید و پای نظارت بینالمللی در میان باشد، داستان فرق میکند.
مردم کشور امروز از عملکرد ضعیف حکومت در تأمین امنیت سراسری سخت شکایت دارند؛ امروزه بیش از 100 ولسوالی افغانستان ناامن و یا در کنترل طالبان قرار دارد، شاهراهها زیر تهدید طالبان بوده و در طول چهار سال حکومت وحدت ملی حتی چند شهر، به شمول کندز، غزنی، فراه و هرات، چند بار سقوط داده شدهاند.
شهروندان حتی به پروسه صلح حکومت با طالبان بیباور شدهاند و تلاش برای اضافه کردن طالبان به بدنه سیاسی کشور را تطبیق نقشه شوم قومپرستی میدانند.
با این اوصاف، بیهوده نیست اگر پیش بینی کنیم، در صورتیکه دخالتهای خارجی از جمله تعیین تکلیف امریکا برای افغانستان مانع به ثمر نشستن خواست مردم نشود، انتخابات آینده ریاست جمهوری عرصه جولان ائتلاف بزرگ سیاسی خواهد بود و غنی و تیم متعصب قومیاش به زباله دان تاریخ کشور خواهد پیوست.
این نکته دقیقا همان چیزی است که امروز غنی از آن به شدت هراس دارد؛ انتخابات شفاف به معنای برملا شدن گندهایی است که غنی زیر خاک پنهان کردهاست.
سران ائتلاف کلان سیاسی در یک اجماع نظر و همراهی با مردم اکنون که تنها پنچ ماه به انتخابات ریاست جمهوری مانده در اولین اقدام باید لیست رأیدهندگان که به سفارش حکومت تهیه شده را باطل سازند و زمینه استفاده صحیح و سراسری از بایومتریک را فراهم سازند.
کد مطلب: 85683
آدرس مطلب: http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/85683/انتخابات-ریاست-جمهوری-آینده-تقابل-غنی-ائتلاف-کلان-سیاسی