اجماع سیاسی و نقش احزاب
در وضعیت بحرانی و شکنندهٔ کشور که در تمامی ابعاد، مشکلات و چالشهای جدی فراروی امنیت، اقتصاد، رشد و توسعهٔ کشور وجود دارد، آنچه اکنون افغانستان بدان نیازمند است یک اجماع سیاسی برای رهیافت عبور از بحران است.
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۸ اسد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۲۹
در وضعیت بحرانی و شکنندهٔ کشور که در تمامی ابعاد، مشکلات و چالشهای جدی فراروی امنیت، اقتصاد، رشد و توسعهٔ کشور وجود دارد، آنچه اکنون افغانستان بدان نیازمند است یک اجماع سیاسی برای رهیافت عبور از بحران است. اجماع سیاسی که بتواند احزاب و جریانهای سیاسی افغانستان را بر محور اهداف ملی و ظرفیت همپذیری سیاسی در وضعیت بحرانی کنونی همسو کند، یک اجماع پسندیده و مورد حمایت ملت افغانستان خواهد بود.
اخیراً رئیسجمهور غنی طی نشستهای جداگانهای با رهبران احزاب سیاسی و چهرههای مطرح جهادی دیدار کردهاست. محور این نشستها بحث و مشورت روی موضوعات بزرگ ملی مانند انتخابات، صلح و آتشبس گفته شدهاست. این دیدارها دقیق زمانی صورت میگیرد که شماری از احزاب سیاسی با تشکیل ائتلاف بزرگ ملی خواهان تغییر نظام انتخاباتی شده بودند. خواست احزاب با استقبال حکومت به کمیتهٔ سه جانبه متشکل از نمایندگان احزاب، حکومت و کمیسیون مستقل انتخابات سپرده شد که معاون دوم رئیسجمهور، ریاست این کمیته را به عهده داشت. سلسله جلسات کمیته مشترک سه جانبه کمیسیون انتخابات، حکومت و شماری از احزاب سیاسی با ارائه جمعبندی هفت فقرهٔ خاتمه یافت.
. اکنون بحثهای مهم انتخابات، صلح و آتشبس با طالبان و جنگ با تروریزم حکومت را مصروف کردهاست. دراین وهلهٔ حساس که اوضاع امنیتی شکننده است و در چندین استقامت نیروهای امنیتی عملاً با مشکلات بزرگی مواجه شدهاست، نیاز به تدبیر نظامی و سیاسی حکومت دارد. مصروفیت حکومت با اپوزیسیونهایی که برمبنای خواستهای شخصی و اختلاف منافع جریانها شکل میگیرد تأثیر مستقیم و منفی بر میزان موفقیت حکومت در مسایل امنیتی و برنامههای بزرگ ملی دارد. از سویی هم شماری از مردم نسبت به پالیسیهای حکومت در برابر گروه تروریستی داعش و طالبان مسلح، معترض اند؛ رویکرد اخیر حکومت با داعشیان در شمال این فاصلهٔ نگرش ملت و دولت را ازدیاد بخشیدهاست ومردم انتظار دارد که حکومت در برابر گروه تروریستی داعش که جنایتهای بی شماری را نسبت به مردم افغانستان بخصوص مردم ولسوالی درزآب ولایت جوزجان مرتکتب شدهاست بدون تسامح و تساهل برخورد کند و اجازه ندهد که گروههای تروریستی با استفاده از روحیه صلح طلبی دولت افغانستان تجدید قوا نمایند.
با وجود چنین موضوعات مهم جاری در کشور مشورت دولت با گروههای سیاسی و مشارکت گروههای سیاسی در برنامههای ملی یک امر مهم و الزامی است. مشورت با سران احزاب سیاسی یک تغییر در شیوهٔ حکومتداری است. مشورتهای چهرههای تاثیرگزار در سطح کشور باعث فروکش کردن تنشهای سیاسی میشود و زمینهساز گشودن باب مذاکره میان حکومت و ائتلافها است که ممکن به نتیجهٔ بهتری دست یابند. تازمانیکه تنشهای سیاسی و اختلافهای داخلی میان جریانها با حکومت از طریق مذاکره حل نگردد و خواستها از مجرای کمیتههای دوجانبه بررسی نشود، به دستاورد مهمی دست نخواهند یافت و ظرفیت همپذیری نیز تقویت نخواهد شد. همین نفس فاصلهگیری افراد و چهرههای مطرح سیاسی که قدرت گردانندگی افراد و تودههای جامعه را دارد باعث افزایش تنشها میشود. از همین رو است که اجماع سیاسی داخلی مهم است.
در خزان سال ۱۳۹۵ هجری خورشیدی نیز یک چنین اجماع سیاسی صورت گرفته بود و رئیسجمهور غنی در پی تشکیل یک اجماع سیاسی با محوریت حکومت برآمده بود، اما پس از آن تاکنون اعضای نشست اجماع سیاسی آنزمان، چندین ائتلاف را تشکیل دادند و به مخالفت با حکومت پرداختند. آنچه باعث میشود که جریانهای سیاسی، چهرههای جهادی و رهبران مردمی در افغانستان نتوانند با یک جهتگیری ثابت برمبنای منافع ملی با در نظر داشت وضعیت امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشور حرکت کنند، گرایشها، منافع شخصی و پیشینهٔ پرتنش آنان است. این یک امر هویدا است که جنجالهای دهههای گذشته مبنای شکلگیری تشکلهای فعلی بودهاست و اکنون نیز بقا در همان خطه بهعنوان اساسیترین مشی تعدادی از این احزاب سیاسی مد نظر است. از سویی هم آنچه باعث بقای افغانستان در سنگر درگیری داخلی شدهاست مداخلات بیرونی و حمایتهای سیاسی دولتهای خارجی است. اگر اجماع سیاسی به هدف همکاری جریانها و احزاب سیاسی با حکومت در راستای پیشبرد پروسههای بزرگ ملی و انتخابات باشد، مسلم است که یک گام به سوی تغییر و بهبودی نهاده خواهد شد؛ ولی اگر این نشستها از جانب حکومت برای تطمیع احزاب و افراد شاخص باشد تا اپوزیسیونها و ائتلافها از هم بپاشد و نیروی ناظر و منتقد حکومت در کشور وجود نداشته باشد، یک امر نیک نخواهد بود. زیرا در نظامهای دموکراتیک، وجود اپوزیسیون و ائتلافها مهم و الزامی است تا گویای خواست مردم باشند. اما در افغانستان ائتلافها براین مسولیت اصلی شان میل چندانی ندارد.
هرچند انتقادهای زیادی براحزاب افغانستان نیز وارد است. شاخههای نظامی بعضی از احزاب و عاری بودن تمامی احزاب سیاسی افغانستان از اصول ساختاری یک حزب دموکراتیک؛ از جمله انتقادهایی است که قانونمداری احزاب را نیز زیر سؤال میبرد. بههمین خاطر وجود یک روند مذاکرهٔ دوجانبه احزاب با حکومت یک مجرای سازندگی آنان نیز خواهد بود. از همین رو اجماع سیاسی با محوریت حکومت مهم است که بتواند نقش احزاب را در چارچوب مواد قانونی برجسته کند و آنها نیز در روند بهبودی اوضاع تأثیرگذاری لازم را داشته باشند.
در نتیجه میتوان گفت، جریانهایی که میتواند در جهتدهی احزاب و بسیج آنان نقش بازی کند، هم با شمولیت در این اجماع تأثیرگذاری لازم را خواهد داشت. آنان میتوانند برای ایجاد همرایی در مورد وضعیت جاری و اتخاذ تدابیر جدی مبنی بر همکاری حکومت و احزاب مؤثر باشند. از همین رو هر اقدامی که به صورت عملی به یک پارچگی و اتحاد ملی بیانجامد به نفع ملت و دولت خواهد بود و قطعی است که دراین میان احزاب و جریانهای سیاسی نقش مؤثری دارند؛ لذا مشورتهای دولت با گروههای سیاسی و مشارکت آنها در برنامههای ملی یک امر مهم و الزامی است. مشورت با سران احزاب سیاسی یک تغییر در شیوهٔ حکومتداری است و در این برهه مسولیت احزاب نیز این است که با حمایت از ارزشهای دموکراتیک از بهر تحقق دموکراسی، حاکمیت قانون و پیشبرد پروسههای بزرگ ملی تلاش ورزند؛ یکی از راههای مفید، اجماع سیاسی برای رهیافت عبور از بحران است.
- حسین احمدی / افغانستان ما