استراتژی تازه امریکا برای جنوب آسیا و افغانستان که در اوایل ماه سنبله سال گذشته توسط ترامپ اعلام شد، با انتقاد از استراتژی بوش و اوباما تاکید میکرد که امریکا با این راهبردها به اهداف خود نرسیده است.
بوش استراتژی «آزادی پایدار» را در افغانستان در پیش گرفت و بعدا اوباما همین راهبرد را ادامه داد؛ بوش اما در ادامه در سال 2011 استراتژی خروج نیروهای امریکایی از افغانستان را اعلام
دلیل دوم ناکامی استراتژی تازه امریکا در افغانستان فراموش شدن فساد در حکومت افغانستان است؛ فساد و انحصار طلبی ارگ دلیل اصلی متزلزل شدن پایههای حکومت وحدت ملی است.
کرد. امریکا طی این استراتژی سعی کرد نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان را به اندازه کافی توانمند جلوه دهد تا بتواند امنیت افغانستان را توسط خود افغانها تامین کند. بوش همچین تلاشهایی برای تشویق پاکستان به کشاندن طالبان به پای میز مذاکره با دولت افغانستان انجام داد.
این اقدامات امریکا در زمان بوش و اوباما نه تنها نتیجه نداد که حامیان منطقهای طالبان را به رسیدن به اهداف خود در افغانستان از طریق جنگ ترغیب نمود.
ترامپ اما در استراتژی تازه امریکا برای جنوب آسیا و افغانستان گزینه فشار برحامیان گروههای تروریستی به ویژه پاکستان را مطرح و تاکید کرد در صورتیکه پاکستان در این راستا مصمم نباشد، کمکهای مالی امریکا به این کشور قطع و پاکستان در لیست سیاه قرار میگیرد.
در این استراتژی همچنین بر مشارکت و حضور پررنگتر هند در افغانستان تاکید شدهبود.
اکنون بعد از گذشت حدود یک سال، گفته میشود امریکا قرار است راهبرد جنگی خود در افغانستان را بازنگری کند.
کارشناسان امر اما در تایید ناکامی استراتژی تازه امریکا در افغانستان به دلایلی اشاره میکنند.
ذکی کریمی، کارشناس مسائل سیاسی، در این مورد میگوید اگرچه
اراده سیاسی امریکا و اراده سیاسی دولت افغانستان میبایست هماهنگ شوند؛ اراده سیاسی امریکا منطقهای و جهانی است اما دولت افغانستان درگیر منازعات داخلی است.
در استراتژی تازه امریکا برای اولین بار به مطالبات اصلی مردم افغانستان اشاره شده بود و با فشار امریکا بر پاکستان، انتظار میرفت لانههای امن تروریستی در آن سوی مرز افغانستان از بین برود اما تاکید ترامپ به گزینههای نظامی به شمول افزایش سربازان امریکایی در افغانستان و نادیده گرفتن پروسههای ملت و دولت سازی در افغانستان، استراتژی تازه امریکا را با ناکامی مواجه ساخت.
« افغانستان یک دولت و ملت شکننده دارد و اگر ترامپ در استراتژی جدید امریکا برای افغانستان، روی تحکیم پایههای دولت از طریق افزایش مشارکت سیاسی کار میکرد، میتوانست یک دولت قوی در افغانستان را با خود برای فشار بر پاکستان داشته باشد.»
ذکی کریمی تاکید میکند دلیل دوم ناکامی استراتژی تازه امریکا در افغانستان فراموش شدن فساد در حکومت افغانستان است؛ فساد و انحصار طلبی ارگ دلیل اصلی متزلزل شدن پایههای حکومت وحدت ملی است و امریکا میبایست چهرهای که ارگ نشینان از این کشور در اذهان عمومی جلوه میدهند را اصلاح کند و به مردم افغانستان نشان دهد که تنها برای حمایت از یک حلقه خاص در در این کشور حضور ندارند.
این
ضعف مدیریتی و عدم هماهنگی نیروهای امریکا و افغان عامل ناکامی استراتژی امریکا در افغانستان میباشد.
کارشناس سیاسی میافزاید اراده سیاسی امریکا و اراده سیاسی دولت افغانستان میبایست هماهنگ شوند؛ اراده سیاسی امریکا منطقهای و جهانی است اما دولت افغانستان درگیر منازعات داخلی است.
ذکی کریمی در ادامه گفتوگو با تلویزیون آریانا، به دیدگاههای منفی و مثبت حضور امریکا در افغانستان اشاره و تاکید میکند عدهای راهبرد بوش، اوباما و ترامپ در مورد افغانستان را در ماهیت یکی میدانند و میگویند امریکا عمدا قصد پایان دادن به جنگ و آشوب در افغانستان را ندارد چون منافعش در همین ناآرامی تامین میشود و دسته دیگر بر این باور است که امریکا در افغانستان منافع چند وجهی دارد و برای تامین این منافع باید در افغانستان بماند.
« نکته قابل ملاحظه اما در این میان ناکامی احتمالی تمامی استراتژیهای امریکا در افغانستان است که زمینه را برای نفوذ رقبای منطقهای و جهانی امریکا
حضور امریکا به نوبه خود این سوال را در اذهان قدرتهای منطقهای خلق میکند که امریکا و نیروهای ائتلاف با چه اهدافی در افغانستان حضور دارند؟ اگر حضور امریکا در افغانستان برای کمک به افغانستان است چرا نظرات همسایگان افغانستان که با این کشور مشترکات عمیق دینی، فرهنگی و اجتماعی دارند، پرسیده نمیشود.
در افغانستان فراهم میکند، حالتی که اگر اتفاق بیفتد، اعتبار و حیثیت امریکا در جهان را زیر سوال میبرد.»
ضعف مدیریتی، عامل ناکامی استراتژی امریکا در افغانستان
داکتر میثم کاظمی، کارشناس برتر سیاسی، ضعف مدیریتی و عدم هماهنگی نیروهای امریکا و افغان را عامل ناکامی استراتژی امریکا در افغانستان میداند.
به باور وی، اینکه گاهی اوقات استراتژیها وارد فاز اقتصادی، سیاسی و گاهی حالت نظامی میگیرند نشان از عدم هماهنگی نیروهای ائتلاف و امریکا با نیروهای افغان میباشد.
امریکا و نیروهای ائتلاف بارها بر « بین الافغانی» حل شدن مشکلات در افغانستان تاکید کردهاند اما هربار با یک مانع منطقهای روبرو شدهاند.
تعیین هدف مشترک با دولت افغانستان و کشورهای منطقه، رمز موفقیت!
داکتر میثم کاظمی در ادامه، تعیین اهداف مشترک با دولت افغانستان و کشورهای منطقهای را رمز موفقیت امریکا در افغانستان میداند؛ حضور امریکا به نوبه خود این سوال را در اذهان قدرتهای منطقهای خلق میکند که امریکا و نیروهای ائتلاف با چه اهدافی در افغانستان حضور دارند؟ اگر حضور امریکا در افغانستان برای کمک به افغانستان است چرا نظرات همسایگان افغانستان که با این کشور مشترکات عمیق دینی، فرهنگی و اجتماعی دارند، پرسیده نمیشود.
نکته دیگر شناسایی دقیق مخالفین و تعریف صحیح از آنهاست؛ افغانستان امروز تنها با طالبان سروکار ندارد بلکه بیش از 23 گروه تروریستی در کشور فعالیت دارد. مشکل صلح در افغانستان تنها با تمرکز روی طالبان حل نمیشود.
داکتر میثم در گفتوگو با تلویزیون آریانا میافزاید امریکا و متحدانش در قدم اول باید مشکلات داخلی دولت وحدت ملی را حل کند و از تک محوری در افغانستان خودداری نماید. جنگ افغانستان گزینه نظامی ندارد و باید ریشه مشکلات شناسایی گردد.