زیرشاخههای قبیلۀ متی (فرزندان سیدشاه حسین)
قوم متی که فرزندان سیدعلی سرمست مشهور به شاهحسین هستند، بهنام مادرشان بیبی متو، دختر شیخ بتی(بیت)، مسمّی شدهاند. قوم متی بهطور مجموعی دارای پنجاه و دو خیل است که از سه قبیله بزرگ و اصلی غلزوی (غلجایی)، سروانی و ابراهیم لودی تشکیل شده اند. پشتنامههای این قبیلهها و خیلها در بخش مربوط تنظیم شده، اما در ابتدا برخی قبیلههای مهم و شخصیتهای مربوط به آنان، تا حد امکان، معرفی میشوند. در قوم متی دو قبیله بزرگ و نامدار، و یک قبیله کوچکتر و زیرشاخۀ مشهور، که از همه مهمّترند بیشتر جلب توجه می کنند.
- غلجایی (غلزایی)
غلجی، غلزوی، غلزایی و غرزی نامهایی هستند که غلجاییها
غلجاییها در تحولات سیاسی و اجتماعی افغانستان در طی حدود سیصدسال گذشته نقش مهمی بر عهده داشته و دارند. نخستین دولت پشتونی (افغانی) را در این سرزمین آنها تشکیل دادند. این دولت توسط حاجی میرویسخان هوتک در سال 1709 میلادی در قندهار تأسیس شد و بعد از او پسرش شاه محمود هوتک، مشهور به شاه محمود افغان تا اصفهان و مناطق دیگری ایران گسترش داد. هوتکیها حدود هفتسال بر ایران و افغانستان حکومت کردند.
را با آنها کتبی و شفاهی معرفی کردهاند. این قبیله بیشتر به نام «غل زوی» یا «غل زَی» شهرت دارد که مرکب از دو کلمه پشتو ی«غل» به معنای دزد و «زوی یا زَی» به معنای زاده و فرزند است. وجه تسمیه آنرا اینگونه ذکرکردهاند که بیبیمتو، غل زوی را قبل از ازدواج رسمی و بدون اجازه پدرش شیخ بیت، از سیدعلی مشهور به شاهحسین حامله شده بود. بنابراین، شیخبیت نوهاش را غلزوی یا فرزند دزدی نام گذاشت و این نام بعدها بر فرزندان و قبیله منتسب به او نیز تسرّی یافت.
بعید به نظر میرسد که غلزوی فرزند نامشروع باشد، چراکه شاه حسین جوان متدین، با اخلاق، عابد و پرهیزگاری بود که بخاطر داشتن همین ویژگیها، مورد توجه و حمایت شیخ بیت قرار گرفته بود تا حدی که او را جزء فرزندان و خانواده خود قرارداده بود. شاهحسین که نجیبزاده و آگاه از مسائل شرعی بود، نمیتوانست و نباید مانند یک آدم نااهل عمل میکرد. بهنظر میرسد داستان ارتباط او با بیبیمتو یا ساختگی و مصلحتی است، یا تهمت است. اما اگر علاقه و ارتباط شاهحسین با دختر شیخبیت حقیقت داشته باشد، حتماً او را به عقد شرعی خود درآورده بود و شاید بخاطر سنتهای قبیلهای آشکارا نمیتوانست این عقد را انجام دهد، و البته، خدا بهتر میداند.
شاید برای رهایی از اشکال پیش گفته باشد که برخی نام این قبیله را «غرزی» یعنی زاده کوه، یا کهزاد نهادند و برخی دیگر آنرا به قوم ترک نسبت داده خَلَجی گفتند. علامه عبدالحی حبیبی، بر غرزی خواندن غلزایی تاکید دارد که ممکن است این تأکید درست باشد و داستان غلزوی از سوی مخالفان و رقیبان برای بدنام کردن این قبیله ساخته شده باشد.
غلزی یا غلجایی، در دایرةالمعارف بریتانیکا چنین تعریف شده است: «غلزی یک قبیله بزرگ و گستردۀ افغان است که زیستگاه آنها از کلات غلزی در جنوب تا رودخانه کابل در شمال و از سلسله کوه گلکوه در غرب [هزارهجات] تا مرز هند در شرق، امتداد یافته است. عامترین و مشهورترین نظریه در مورد منشأ تباری غلزی، آنها را به قبیلۀ خلجی ترک نسبت میدهد. آنها از مسیر علیای سیر دریا در آسیای مرکزی عبور کرده و نواحی آن طرف رودخانه را اشغال کردند، اما ادعا دارند که سبکتگین ترک، آنها را در قرن دهم میلادی وارد افغانستان کرده است» (بریتانیکا، جلد1، 1911)
قبایل غلجایی، در حال حاضر در مناطق وسیعی از افغانستان مانند غزنی، پکتیکا، میدان وردک، لوگر، کابل، پروان، پکتیکا، وادی میان کابل و ننگرهار، لغمان، بغلان، قندز، بلخ، تخار، سمنگان، جوزجان،
در مبارزات جنبش چپ کمونیستی و تحولات سیاسی افغانستان از سالهای 1343 تا 1371 خورشیدی، افرادی از قبیله غلجایی نقش برجسته داشتند. آنها با تشکیل حزب دموکراتیک خلق افغانستان به رهبری نورمحمد ترهکی، توانستند پس از سالها فعالیت، قدرت را از چنگال نخبگان قبیله درانی، بعد از حدود 240 سال خارج سازند.
فاریاب، سرپل، بادغیس و اطراف هرات سکونت دارند. زیستگاه اصلی غلجاییها از قدیم تاکنون منطقه وسیعی از زابل تا کابل شناخته میشود که برخی ولایتهای پیش گفته را در بر میگیرد.
علاوه بر افغانستان تعداد زیاد غلجاییها در کشورهای ایران، پاکستان، هند، ازبکستان و داغستان روسیه نیز ساکن هستند که اغلب در جوامع کشورهای مذکور حل شده و هویتشان را از دست دادهاند. چنانچه در ایران در مناطق کرمان، نرمان و اصفهان و در ازبکستان در بخارا، غلجاییها در جامعۀ میزبان هضم شده و هویت مستقل قومی ندارند. در افغانستان بیشتری کوچیها (عشایر پشتون) را غلجاییها تشکیل میدهند.
در حال حاضر، غلجاییها از دهها قبیله و طایفه تشکیل شدهاند که مهمترین و مشهورترین آنها عبارتند از: هوتک، خروتی،ترهکی،توخی،سلیمانخیل، ابراهیمخیل،هودخیل،اوریاخیل،احمدزی، اندر، نوحی، مهمند، ناصر، علیخیل، بابکرخیل، امرخیل، عبدالرحیم زی، ادیم زی، جبارخیل، توتاخیل، سهاک، دولت زی، اتوال، ادینخیل، اکاخیل، الیاسخیل، ترهخیل،جلالزی، سولیزی، سینزی، حسینخیل،خیسوری، دریکوتی، دستوخیل، دینارخیل، ژیرمانی، استانکزی،استانیزی،سلطان خیل، عمرخیل، کروخیل، معروفخیل، پیارو خیل، زاریخیل، تغر، خدوزی، شملزی، عیسیخیل، قلندرخیل، کورومخیل، کاری، ملکزی، یوسفخیل، رستمخیل و... .
غلجاییها در تحولات سیاسی و اجتماعی افغانستان در طی حدود سیصدسال گذشته نقش مهمی بر عهده داشته و دارند. نخستین دولت پشتونی (افغانی) را در این سرزمین آنها تشکیل دادند. این دولت توسط حاجی میرویسخان هوتک در سال 1709 میلادی در قندهار تأسیس شد و بعد از او پسرش شاه محمود هوتک، مشهور به شاه محمود افغان تا اصفهان و مناطق دیگری ایران گسترش داد. هوتکیها حدود هفتسال بر ایران و افغانستان حکومت کردند.
در مبارزات جنبش چپ کمونیستی و تحولات سیاسی افغانستان از سالهای 1343 تا 1371 خورشیدی، افرادی از قبیله غلجایی نقش برجسته داشتند. آنها با تشکیل حزب دموکراتیک خلق افغانستان به رهبری
همینطور غلجاییها در ایجاد جنبش اسلامی سُنّی، مشهور به اخوان المسلمین، در افغانستان نقش برجسته داشتند، چنانکه پروفسور عبدالرب رسول سیّاف و گلبالدین حکمتیار، از رهبران مهم این جنبش به شمار میروند. در تأسیس تحریک اسلامی طالبان هم غلجاییها از جنبۀ داخلی نقش اصلی و رهبری کننده را به عهده داشتند، تا حدی که ملا محمدعمر، رهبر و بنیانگذار این تحریک، غلجایی بود.
نورمحمد ترهکی، توانستند پس از سالها فعالیت، قدرت را از چنگال نخبگان قبیله درانی، بعد از حدود 240 سال خارج سازند. نورمحمد ترهکی نخستین رئیس حکومت کمونیستها و دبیر کل حزب دموکراتیک خلق افغانستان، حفیظ الله امین، دومین رئیس حکومت و دبیر کل حزب دموکراتیک خلق و محمد نجیبالله چهارمین رئیس دولت و دبیرکل حزب دموکراتیک خلق که به حزب وطن تغییر نام داد، متعلق به اقوام ترهکی، خروتی و احمدزی، از شاخههای قبیله غلجایی بودند.
همینطور غلجاییها در ایجاد جنبش اسلامی سُنّی، مشهور به اخوان المسلمین، در افغانستان نقش برجسته داشتند، چنانکه پروفسور عبدالرب رسول سیّاف و گلبالدین حکمتیار، از رهبران مهم این جنبش به شمار میروند. در تأسیس تحریک اسلامی طالبان هم غلجاییها از جنبۀ داخلی نقش اصلی و رهبری کننده را به عهده داشتند، تا حدی که ملا محمدعمر، رهبر و بنیانگذار این تحریک، غلجایی بود.
غلجاییها با داشتن حدود شصت قبیله و طایفه دارای دهها شخصیت سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی در طول تاریخ حیاتشان بوده و میباشند، که مشهورترین آنها به این شرح است: بابا هوتک، شیخ ملکیار، سلطان ملخی، سیدال خان ناصر، ملا نورمحمد غلجی، میرویس هوتک مشهور به میرویس بابا، نازو انا، شاه محمود هوتک (افغان)، شاه اشرف افغان، نور محمد ترهکی، حفیظالله امین، دکتر نجیبالله، ملامحمدعمر آخوند، دکتر اشرفغنی احمدزی، دکتر زلمی خلیلزاد، دکتر انورالحق احدی، علی احمد جلالی، مولوی محمدنبی محمدی، گلبدین حکمتیار، استاد عبدالرب رسول سیاف، سلیمان لایق، عبدالقدیر ترهکی، دکتر روستا ترهکی، حنیف اتمر، غلام سرور ناشر، دکتر عبدالکبیر رنجبر، دکتر عبدالبصیر رنجبر، عبدالصمد ازهر، مولوی ارسلا رحمانی، ملا عبدالله، ملابرادر، ملا محمدحسن آخوند، نورالدین ترابی، اللهداد آخوند، شیرجان خروتی، استاد نصرالله استانکزی، رفیعالله استانکزی، عصمتالله جبارخیل، استاد طاهرعنایت، مطیعالله مطیع، نجیبالله راعی، سیدمحمود هاشمی، مدیر سیدرحمان، ملک سیدملا خروتی، نورضیا، شیرینجان آغا، عبدالله مشهور به لعلآغا، ملاباز توخی، و... در ادامه به معرفی برخی شخصیتهای مهم غلجایی پرداخته میشود که البته خالی از اشکال نخواهد بود.
پشتونهای عربتبار از نسل امامان شیعه(بخش سوم)
پشتونهای عربتبار از نسل امامان شیعه(بخش دوم)
پشتونهای عربتبار از نسل امامان شیعه/بخش نخست