پس از آزاد سازی درهٔ سنگلاخ و میدان از سلطهٔ حکومت کمونیستها و انتقال عملیات جهادی در اطراف میدان شهر و پغمان، مجاهدین سنگلاخ تا سال ۱۳۶۳ برای نبرد با دشمن و عملیات چریکی به میدان شهر، پغمان و دشت برچی میرفتند. شهدا و مجاهدین دستگیر شده توسط قوای دشمن در مناطق یاد شده گواهی بر این مطلب است. چنانکه در تاریخ ۱۵/۵/۱۳۶۲ هفتاد نفر از مجاهدین پایگاه امامحسین (ع) در عملیاتی که در اطراف میدان شهر از سوی مجاهدین صورت گرفت شرکت داشتند و شهید سیداکرم یکی از مجاهدین رشید این پایگاه در همین عملیات شربت شهادت نوشید. از محرم سال ۱۳۶۳ تا محرم سال ۱۳۶۵ سنگلاخ بیست مرتبه مورد حمله همهجانبهٔ زمینی و هوایی نیروهای اشغالگر روسی و متحدان بومیشان قرار گرفت. تنها پایگاه امامحسین (ع) در این مدت چهارده بار مورد حملهٔ هوایی قرار گرفت، منطقهٔ خشک کرمنج که پایگاه در آنجا قرار داشت کاملاً ویران شد. بیش از ۴۶ تن از مجاهدین و مربوطین پایگاه امامحسین (ع) به شهادت رسیدند. یکصد نفر زخمی و ۶۰ خانه، سه مسجد و یک حسینیه تخریب شد.
در مناطق دیگر سنگلاخ نیز تعدادی از مردم و مجاهدین شهید و زخمی شدند، اما تعداد شهدا و زخمیهای مناطق تحت نفوذ پایگاه امامحسین (ع) بیشتر از مناطق دیگر بود.
کورونولوژی تهاجم نیروهای اشغالگر شوروی به درهٔ سنگلاخ و عملیات مجاهدین سنگلاخ علیه اشغالگران روسی و کمونیستهای بومی از سال ۱۳۶۲ به بعد به این شرح است:
۱-در تاریخ ۱۵/۵/۱۳۶۲ روز چهارشنبه، هفتاد نفر از مجاهدین پایگاه امامحسین (ع) سنگلاخ در نبرد علیه تهاجم اشغالگران روسی و کمونیستهای بومی در میدان شهر، مرکز ولایت میدان وردک، شرکت کردند. در این جنگ یکی از فرماندهان رشید مجاهدین بنام سیداکرم نایبی شربت شهادت نوشید و چند تن دیگر زخمی شدند. از دشمن متجاوز دو تانک منهدم شده و تعدادی سرباز کشته و زخمی شدند.
۲-در تاریخ ۱۳/۱/۱۳۶۳ هواپیماهای روسی درهٔ سنگلاخ را بمباران کردند و حدود ۶۰۰ سرباز دشمن دست به حمله زمینی زدند که با مقاومت مجاهدین روبرو شده و مجبور به عقبنشینی شدند.
۳- تهاجم سنگین و زنجیرهای روسها به سنگلاخ در تاریخ ۱۸/۷/۱۳۶۳ آغاز شد. در نخستین عملیات زنجیرهای، جنگندههای دشمن بیوقفه به مدت یک ساعت پایگاه امام حسین (ع) در منطقهٔ خشک کرمنج را بمباران کردند. در این بمباران، بیست جنگنده بمب افگن میگ و هلیکوپتر روسها شرکت داشتند که در نتیجهٔ آن مسجد و خانههای خشک کرمنج ویران شده و زمینها و باغهای منطقه به آتش کشیده شد و تعدادی زن و مرد بیگناه از جمله سیدباقر (سید شیرآقا صفدری) یکی از اعضای شورای نظامی پایگاه و همسر مرحوم حجتالاسلام سید اسحاق حسنی به شهادت رسیدند.
۴- روز پنجشنبه ۲۲ حمل سال ۱۳۶۴ حملات سنگین نیروهای روسی برای بار دوم آغاز شد. در این عملیات دشمن ابتدا از ساعت پنج صبح مناطق گردنه، قلعهٔ شاه تا خشک کرمنج و راقول را از راه دور (میدان شهر) مورد حملات موشکی شدید قرار داد. ساعت شش صبح هفتاد تا هشتاد فروند جتهای جنگنده و هلیکوپترهای روسی مناطق گردنه، قلعهٔ شاه، راقول و خشک کرمنج را به طور متناوب تا ساعت پنج بعد از ظهر بمباران کردند. در جریان بمباران، ساعت یازده قبل از ظهر در مناطق گردنه و قلعهٔ شاه نیروهای کماندوی دشمن پیاده شده و شروع به بازرسی خانهها، دستگیری و کشتار مردم نمودند. در برابر این حمله سنگین، مجاهدین پایگاه امامحسین (ع) در راقول و شهید قوماندان محمدحسن در گردنه در سنگر قرار داشتند، نیروهای حرکت اسلامی به فرماندهی انوری و نیروهای حرکتی بومی به فرماندهی مرحوم گلآغا علوی همراه با نیروهای فراری حرکت انقلاب به فرماندهی قوماندان موسی هوتک، عقبنشینی کرده و به درههای آخر سنگلاخ پناه بردند. نیروهای متجاوز روسی سه روز و دو شب در گردنه و قلعهٔ شاه ماندند و دو روز سنگلاخ را بمباران کردند. در اثر این جنگ نابرابر و وحشیانه در قلعهٔ شاه و گردنه ۳۵ مرد و زن و کودک بیگناه به شهادت رسیدند و ۲۰ نفر اسیر شدند که از جمله قوماندان محمدحسن با یک محافظ و چهار نفر از مجاهدانش از سنگر زنده دستگیر شده و به شهادت رسیدند. همچنین بیش از ده نفر زخمی شدند. اسلحه و مهمات پایگاه امامحسین (ع) کاملاً به آتش کشیده شد، دوپایه ده شکه با مقداری اسلحه و مهمات از پایگاه شهید قوماندان محمدحسن و سهپایه ده شکه و یک پایه زیکویک حرکت اسلامی و حرکت انقلاب نیز به دست دشمن افتاد.
۵- در روز تاسوعا، نهم محرم سال ۱۳۶۴ (۲/۷/۶۴) روسها به پایگاهامامحسین (ع) و مناطق اطراف آن در راقول، خشککرمنج و سرخ قلعه با بیش از بیست فروند جنگنده بمب افگن میگ ۲۵ و هلیکوپتر توبدار حمله کردند. در این حمله، دشمن در کوههای اطراف پایگاه در راقول و خشککرمنج و کوه روبروی راقول از طریق هلیکوپتر نیرو پیاده کرد. مجاهدان پایگاهامامحسین (ع) با دشمن مقابله کردند که در نتیجه ۱۳ نفر از مجاهدان به شهادت رسیدند که سه نفر
در تاریخ ۲۰/۴/۱۳۶۶، نیروهای مشترک روسی و دولت کمونیستها تهاجم سنگین هوایی و زمینی را به درهٔ سنگلاخ، جلریز و مرکز میدان، آغاز کردند که با مقاومت جدی مجاهدین مواجه شدند. نیروهای متجاوز پس از یک ماه درگیری مجبور به عقبنشینی شدند، در حالیکه شش هواپیما و چندین دستگاه تانک و نفربر زرهی را از دست دادند و عدهای از سربازان دولت کمونیستها هم به اسارت مجاهدین درآمدند.
آنها بنامهای حاجی حسین رضوی، سیدحسن عزیزی و غلامعلی در سنگری میان راقول و خشککرمنج در جریان جنگ با حملهٔ شیمیایی دشمن به شهادت رسیدند. هم چنین حاجی سیدابراهیم قبادی از مؤسسان پایگاه که مشغول درمان مردم و مجاهدان بود دستگیر شد. روسها او را تا میدان شهر به پشت تانک بسته نموده با بدن خونین از شدت شکنجه به زندان انداختند. در جنگ، دو زن- یکی زن شهید گلآغا در خشک کرمنج- نیز به شهادت رسیدند. در این تهاجم دشمن یک تعداد اسلحه و مهمات پایگاه از جمله یک ده شکه، یک مسلسل گرینوف، یک راکت آرپی جی هفت، چند تفنگ کلاشنکوف، ام یک، یازده تیر، برنو و… توسط دشمن غارت شد.
۶- در تاریخ ۲۲/۹/۱۳۶۴ ساعت هشت صبح، هشت جنگندهٔ روسی از نوع سوخو و دو هلیکوپتر به مدت ۴۴ دقیقه منطقهٔ خشککرمنج را که سنگر پایگاه امامحسین (ع) در آنجا قرار داشت، بمباران و گلولهباران کردند. ۲۰ بمب آتشزا در منطقه خشککرمنج ریخته شد که تمام منطقه آتش گرفت. در این حمله یک جنگنده سوخوی دشمن مورد اصابت گلولههای گرینوف مجاهدان پایگاه امامحسین (ع) قرار گرفت که دود و آتش از آن بلند شد، اما در همان حال به سوی کابل برگشت که در خیرخانه سقوط کرد و چندین خانه را ویران ساخت.
۷- در تاریخ ۸/۱۰/۱۳۶۴ چهار جنگنده میگ ۲۵ قوای شوروی سابق مناطق سر ریگی و دهن بوتاک را مورد حمله قرار دادند. در این حمله یک میگ ۲۵ شوروی مورد اصابت مسلسل مجاهدین پایگاه امامحسین (ع) که در نزدیکی مناطق بمباران شده سنگر داشتند، واقع شد که آتش گرفت و در نزدیکیهای کابل سقوط کرد. آتش گرفتن میک۲۵ را مردم منطقه هم نظاره میکردند. خبر سقوط این جنگنده توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز منتشر شد. در این حمله به خانهها و زمینهای مردم خسارت وارد شد، اما تلفات جانی نداشت.
۸- حمل سال ۱۳۶۵ پایگاه امامحسین (ع) و منازل مسکونی اطراف آن مورد تهاجم هوایی روسها قرار گرفت، اما در اثر رشادت مجاهدین، نیرو توسط هلیکوپتر پیاده نتوانست. در این تهاجم سه نفر از مردم مجاهد منطقه به شهادت رسیدند.
۹- در تاریخ ۱۷/۳/۱۳۶۵، حمله زمینی و هوایی روسها به درهٔ سنگلاخ ۱۳ روز طول کشید، اما سرانجام در اثر مقاومت مجاهدین با تحمل تلفات و خسارات مجبور به عقبنشینی شد. در این جنگ بیش از یکصد تن از نیروهای دشمن به هلاکت رسیده و چند هلیکوپتر منهدم شد.
۱۰-در تاریخ ۳۰/۴/۱۳۶۵ مجاهدین پایگاه امامحسین (ع) به فرماندهی مرحوم قوماندان حاجی گلحسین و سیدمحمدباقر واعظی به پوسته «کوتیستاره» در درهٔ «پشهای» پغمان حمله کردند که در نتیجهٔ آن دشمن متحمل خسارات و تلفات شد، اما از مجاهدین سیدباقر واعظی و مظفر از سنگلاخ و هاشمی از ترکمن زخمی شدند. در این عملیات ۱۴ نفر از مجاهدین سنگلاخ و پنج نفر از مجاهدین ترکمن شرکت داشتند.
۱۱- در تاریخ ۲/۵/۱۳۶۵ قوای اشغالگر شوروی و دولت کمونیستها حملات گستردهای را به سنگرهای مجاهدان در مناطق سنگلاخ، پغمان، میدان و نرخ آغاز کرد. در سنگلاخ قوای دشمن در منطقهٔ سینگار و شکر تخت در درهٔ ذاکر نیرو پیاده کردند. مجاهدین پایگاه امامحسین (ع) با دشمن به مقابله پرداختند، اما مجاهدین پغمان و حرکت اسلامی عقبنشینی کردند. در درهٔ میدان، مجاهدین همه مناطق و احزاب مقاومت کردند که در نتیجه۱۴۰ نفر از غند (هنگ) قومی دشمن کشته و یک تانک نیز منهدم شد، اما دشمن ذخیرههای سلاح مجاهدین پغمان بخصوص قوماندان بلال نیرم در درهٔ ذاکر را کشف نموده منفجر ساخت.
۱۲- در تاریخ ۲۶ رمضان سال ۱۳۶۵ قرارگاههای مجاهدین در درهٔ ذاکر سنگلاخ از ساعت ۴:۳۰ تا ۶ صبح بمباران شد و از ساعت ۶ عملیات کماندویی برای پیاده کردن نیرو از درهٔ ذاکر تا راقول- پایگاه امامحسین (ع)- آغاز شد. سه هلیکوپتر در منطقهٔ قتوغ سرخ قلعه و ۶۰ هلیکوپتر در درهٔ ذاکر نیرو پیاده کردند. مجاهدین پایگاه امامحسین (ع) برای مقابله با قوای دشمن ۲۵۰ نفر از مجاهدین سرخ و ترکمن را به یاری طلبیدند. در عملیات مشترک مجاهدین پایگاه امامحسین (ع) و مجاهدین ترکمن و سرخ که منجر به شکست دشمن شد، سه نفر از مجاهدین بنامهای سیدابراهیم فرزند سیدهاشم، ذاکرحسین فرزند برات (از فرونجل) و سیدابوالحسن رفیعزادهٔ پغمانی، توسط ماین ضد پرسونل روسها به شهادت رسیدند.
۱۳-در تاریخ ۲۰/۴/۱۳۶۶، نیروهای مشترک روسی و دولت کمونیستها تهاجم سنگین هوایی و زمینی را به درهٔ سنگلاخ، جلریز و مرکز میدان، آغاز کردند که با مقاومت جدی مجاهدین مواجه شدند. نیروهای متجاوز پس از یک ماه درگیری مجبور به عقبنشینی شدند، در حالیکه شش هواپیما و چندین دستگاه تانک و نفربر زرهی را از دست دادند و عدهای از سربازان دولت کمونیستها هم به اسارت مجاهدین درآمدند.
۱۴-در تاریخ ۳۰/۸/۱۳۶۶ مجاهدین پایگاه امامحسین (ع) سنگلاخ در یک عملیات مشترک با مجاهدین پایگاه اماممهدی (عج) ـ قول غلامحسین ـ در نهر فولاد میدانشهر، سه عراده تانک، دو موتر نفربر و یک جیپ دشمن را منهدم و انبار مهمات دشمن را به آتش کشیدند.
متأسفانه در حالی که سنگلاخ در سالهای ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ همواره آماج حملات روسها قرار داشت و ادامهٔ زندگی در این دره مشکل شده بود، عدهای از مردم سنگلاخ (حدود ۵۰۰ خانوار) به داخل و خارج از کشور مهاجر شدند، و حتی اکثر مسؤلان حرکت اسلامی سنگلاخ را ترک کردند و راهی پاکستان شدند. در چنین وضعی برخی افراد و عناصر سازشکار و عمال احتمالی دشمن تلاش کردند که مجاهدین و مردم باقیمانده را وادار به تسلیم نمایند تا جانشان حفظ شود. اما این حرکت در سال ۱۳۶۴ با مخالفت جدی مجاهدان پایگاه امامحسین (ع) و فرمانده آنان کربلایی راسخ، مواجه شد که به نتیجه نرسید. از سوی دیگر اختلاف داخلی غیراصولی میان مجاهدین حرکت اسلامی سنگلاخ منجر به تضعیف نیروهای بومی و تقویت نیروهای بیگانه در این دره شد. یکی از این اختلافها که منجر به درگیری مسلحانه شد، اختلاف بین مرحوم شیخ نبی سخنور با حاجی ملک میرحسین و برادرانش بود. در این درگیری مسلحانه که در تاریخ ۲/۹/۱۳۶۵ صورت گرفت، آقای انوری و مرحوم سیدگلآغا علوی از آقای سخنور جانبداری کردند و مرحوم غلامسخی برادر حاجی ملک میرحسین کشته شد. قبل از درگیری، حاجی ملک میرحسین میانجیگری پایگاههای جهادی سنگلاخ را نپذیرفت. تلاشهای صلح جویانه موسپیدان سنگلاخ و دو تن از علمای دایمیرداد که برای حل مشکل آمده بودند نیز به جایی نرسید، چرا که مرحوم سخنور حل مشکل از طریق صلح میان دو طرف را نپذیرفت و اصرار بر حل شرعی مسئله داشت. بعداً هر دو جانب به جلریزیها و میدانیها متوسل شدند تا مشکلشان را حل کنند، اما این کار هم نتیجه نداد.
قیام سوم حوت کابل، سند افتخار
اختلاف داخلی غیراصولی میان مجاهدین حرکت اسلامی سنگلاخ منجر به تضعیف نیروهای بومی و تقویت نیروهای بیگانه در این دره شد.
مردم سنگلاخ
قیام شکوهمند سوم حوت سال ۱۳۵۸ یکی از نمادهای همگرایی ملی و دینی و مهمترین قیام مردمی در تاریخ افغانستان است که ویژگیهای منحصر به فردی را ثبت تاریخ کرده است. قیام سوم حوت ۱۳۵۸ با دستاوردهای بزرگ، توسط جوانان برومند و مجاهد سنگلاخ رهبری و سازماندهی شد. در این رابطه قبلاً مطلبی مفصلی منتشر شده که ذکر مجدد آن در اینجا ضرورت ندارد. فرزندان مجاهد سنگلاخ در قیام چنداول کابل ـ قیام دوم سرطان سال ۱۳۵۸ ـ نیز نقش برجسته داشتند.
ب) مقاومت
نیروهای طالبان در تاریخ ۲۱/۱۱/۱۳۷۳ میدانشهر را اشغال نمودند که سنگر مقدمشان در منطقهٔ «کوتل تخت» و «چوک ارغندی» قرار گرفت. طالبان به درهٔ سنگلاخ و مناطق شیعهنشین ولایت میدان وارد نشد و به کسی آسیبی نرسید. ساکنان پشتون درهٔ میدان با طالبان همکاری کردند و قوماندان موسی هوتک که قوماندان حرکت انقلاب اسلامی بود به طالبان پیوست.
احمدشاه مسعود، وزیر دفاع دولت اسلامی افغانستان به ریاست شهید استاد برهانالدین ربانی که در میدانشهر با طالبان تفاهم نموده و آتشبس برقرار کرده بود، نیروهای طالبان را بسوی چهار آسیاب مقر حزب اسلامی سوق داد. از سوی دیگر برای تحت فشار قرار دادن طالبان در بهار ۱۳۷۴ جنگ با این گروه را بنام مردم سنگلاخ توسط سیدحسین انوری (از شیخعلی ولایت پروان)، در مرز بین سنگلاخ و خروتی در منطقهٔ آهنگران آغاز کرد.
مرحوم سید گلآغا علوی، و دیگر فرماندهان حرکت اسلامی به دستور انوری، جهت تأمین منافع حزبی جنگ را بدون ضرورت به سنگلاخ کشاندند و نیروهای وزارت دفاع، تحت امر احمدشاه مسعود هم از طریق هلیکوپتر وارد سنگلاخ شدند. من به شدت علوی را از این جنگ بر حذر داشتم، اما او توجهی نکرد. طوریکه به من گفتند، حتی قوماندان موسی هم از روی تعقل و دور اندیشی از علوی خواسته بود که از طریق سنگلاخ با طالبان نجنگد تا رابطهٔ دوستانهٔ میدانیها و سنگلاخیها خراب نشود. او به علوی گفته بود که اگر با طالبان میجنگی در مناطق دیگر از جمله در کوتل تخت جنگ کن، تا ما مجبور نشویم بسوی مرقد سید شاه قباد ولی که نزد مردم میدان محترم است تیراندازی کنیم. علوی که از جای دیگر فرمان میبرد به نصیحتهای دوستانهٔ قوماندان موسی هم گوش نداد، تا این که طالبان مجبور شدند در تاریخ ۱۵/۷/۱۳۷۴به سنگلاخ حمله کنند. چون قوماندان موسیخان سنگلاخ را بلد بود نیروهای طالبان را از طریق درهٔ زیارت و کوههای دیگر از آهنگران تا قلعه شاه نفوذ داد و با یک حملهٔ غافلگیرانه طی دو ساعت درگیری و آتشباری سنگین نیروهای تحت فرمان دولت کابل در آهنگران را متواری ساختند. طالبان از راه مستقیم از سرک سنگلاخ باموتر (خودرو)هایشان بدون مواجه شدن با مقاومت وارد سنگلاخ شدند و در دهن قلات و قلعهٔ شاه مستقر گردیدند. در قلعهٔ شاه خانهٔ مرحوم سید گلآقا علوی را آتش زدند و مقداری اسلحه و مهمات کشف کردند.
مسئولین طالبان مردم را به آرامش دعوت کردند و قوماندان موسی یک گاو را نذر زیارت سید شاه قباد نموده و با مردم برخورد خوب پیشه کرد. چنانکه یک طالب که خانهای را غارت کرده بود توسط طالبان دستش قطع شد و یک طالب دیگر که زنی از او شکایت کرده بود اعدام شد.
البته طالبان، بعداً در اثر خیانت بعضی افراد، کسانی را که در دوران جهاد اسلحه داشتند تحت فشار و شکنجه قرار داده و خلع سلاح نمودند. از جمله بخشی از سلاحهای پایگاه امامحسین (ع) که در نزد مرحوم حاجی گلحسین بود با سلاحهای شخصیشان به علت اعتراف پسرش تحت شکنجه طاقت فرسا، به دست طالبان افتاد.
در اثر این جنگ بیخود که چهار ماه طول کشید در منطقهٔ آهنگران خانهها، زمینهای تحت کشت، باغهای میوه و درختان زیادی با پنج خرمن گندم به آتش کشیده شد و خسارات زیادی بر مردم منطقه وارد شد. خساراتی را که هیچکس جبران نکرد، در حالیکه آقایان انوری و علوی به عنوان عاملان جنگ باید توسط دولت خسارت مردم را جبران میکردند. عدهای از مردم خسارت دیده در تاریخ ۱۵/۷/۱۳۷۴عریضهای برای جبران خسارت به شورای مرکزی حزب وحدت ارائه کردند که کسی توجه نکرد. متن عریضه اهالی منطقه آهنگران به این شرح است:
باسمه تعالی- به مقام محترم شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان! السلام علیکم؛
همانطوریکه مستحضر هستید جنگ بیهوده و ظالمانه توسط سودجویان بر مردم مظلوم، فقیر و بیدفاع سنگلاخ، بخصوص اهالی منطقهٔ آهنگران که در خط مقدم جبهه با طالبان قرار داشتند تحمیل گردید. در طی چهار ماه جنگ یازده خانه و قلعه، معهٔ زمینهای زراعتی و باغات میوه و درختان مختلف، و پنج خرمن به آتش کشیده شده و خسارات جبران ناپذیر مالی و حتی جانی بر مردم وارد گردیده است.
اهالی منطقه مدتهاست که در نقاط دیگر سنگلاخ و کابل مهاجر شدهاند و بعضاً در بدترین شرایط بسر میبرند و از هیچ منبعی به آنها کوچکترین کمکی به عمل نیامده است؛ بنابراین، از مقام محترم خواهشمندیم که خسارات ما را جبران نموده و به خانوادههای ما مساعدت نمایند. اسامی و امضای آسیب دیدگان به این شرح است: حاجی سیدحسین، حاجی سیدمدار، سید مصطفی، سید احمدحسین، سیدنعیم، سیدصادق، عبدالحسین، حاجی برات، حاجی محمدحسین، سیدعلیجان، حاجی گلحسین، سیدباقر، سید احمدشاه، سید شاه جان، حسنشاه، سید غلامحسین، سید امیرحسین.» (امضا و شصت متقاضیان)
اگر همین خسارت در مناطق دیگر وارد میشد از چندین منبع به آنها کمک صورت میگرفت، اما عاملان خسارت مردم سنگلاخ هیچ کمکی به آنها نکردند.