تصویر از ملا احمدعلیشاه برادر حاجی محمد علیشاه است، از خودش عکس به یادگار نمانده است.
علامه حاجی سید محمدعلیشاه حسینی نسب سنگلاخی، فرزند ملا کربلایی سیدسکندرشاه به گمان اغلب در یکی از روزهای سال 1252 هجری قمری در یک خانوادۀ مذهبی و اصیل دیده به جهان گشود. از چگونگی تحصیلات، سطح علمی و خدمات اجتماعی او اطلاعی در دست نیست، اما از آثار به جا مانده از او و حکایتهای مردمی که سینه به سینه انتقال یافته است چنین بر میآيد که علامه حاجی سید محمدعلی شاه یکی
آثاری که از حاجی سید محمدعلی شاه بهجا مانده بود و متأسفانه در حال حاضر اکثر آنها در دسترس نیست نشان میدهد که او در علوم فقه، حدیث، تجوید قرآن و تفسیر آن، علم انساب و تاریخ ادیان دستی داشته و به زبان عربی مسلط بوده است. کتابهای دست نوشتۀ حاج سید محمد علی شاه از جمله رسالۀ سید شاه قباد ولی(ره) در یک صندوق نگهداری میشد که بعد از مرگش در اختیار سید غلامحسین، پسرش قرار داشت.
از نوادر زمان خود در سطح سنگلاخ و مناطق اطراف آن بوده است.
آثاری که از علامه حاجی سید محمدعلی شاه بهجا مانده بود و متأسفانه در حال حاضر اکثر آنها در دسترس نیست نشان میدهد که او در علوم فقه، حدیث، تجوید قرآن و تفسیر آن، علم انساب و تاریخ ادیان دستی داشته و به زبان عربی مسلط بوده است. کتابهای دست نوشتۀ علامه حاج سید محمد علی شاه از جمله رسالۀ سید شاه قباد ولی(ره) در یک صندوق نگهداری میشد که بعد از مرگش در اختیار سید غلامحسین، پسرش قرار داشت. از میان این کتابها مردم تنها از کتاب «کشف الانساب» خبر داشتند و آن هم به خاطر آن بود که جهت کسب اطلاع از شجره نامۀ شان به سید غلام حسین مراجعه میکردند. نویسندۀ این سطور در نوجوانی از طریق پسر عمهام که از نوادگان حاجی سید محمدعلی شاه می باشد به یکی از آثار گرانقدر آن مرحوم دست یافتم که در بارۀ علم تجوید و مسائل زناشویی بود. این کتاب خطی تا سال 1362 در اختیار من بود که متأسفانه در پایگاه امام حسین(ع) در «برج اسد»واقع در منطقۀ خشک کرمنج، او را دزدیدند و تا کنون از سرنوشت آن خبری ندارم. شنیدم که بقیۀ کتابهای حاجی سیدمحمدعلیشاه را در دوران حملات نیروهای ارتش سرخ شوروی و متحدان داخلی شان یکی از نوههایش در زمین کنار رودخانه دفن کرده که حتماً تا کنون از بین رفته است. کتابهای علامه حاج سید محمدعلیشاه را که من دیدهام و دو کتابش هنوز نزد نوههایش ذاکرحسین یا غلام سخی وجود دارد از این قرارند:
1. کشف الانساب، تحریر و تصنیف در سال 1314 هجری قمری.
2. بحرالسنه، در معرفت احوال انبیاء، ائمه معصومین، سلاطین و ادیان و مذاهب، پایان تحریر در سال 1315 هجری قمری.
3. جزوۀ در علم تجوید.
4. جزوۀ در مسائل زناشویی.
معرفی دو کتاب مشهور ایشان به نامهای «کشف الأنساب» و «بحرالسنة» و تصاویر بخشهایی از متن این دو دو کتاب را در این لینک مشاهده کنید.
علامه حاجی سید محمدعلی شاه حسینی نسب سنگلاخی که در زمان امارت امیرعبدالرحمانخان ظالم زندگی میکرد در کتاب بحرالسنه مختصر مطالبی در مورد جنایات عمال این امیر ستمگر در حق شیعیان هزاره و سادات شیعه در هزارهجات نیز نوشته است که
حاجی سید محمدعلی شاه حسینی نسب سنگلاخی که در زمان امارت امیرعبدالرحمانخان ظالم زندگی میکرد در کتاب بحرالسنه مختصر مطالبی در مورد جنایات عمال این امیر ستمگر در حق شیعیان هزاره و سادات شیعه در هزارهجات نیز نوشته است .
من آن را در کتاب «شیعیان افغانستان، گروهها و گرفتاریها» نقل کردهام. با وجود همه ظلمهایی که در حق شیعه اعمال میشد حاجی سید محمدعلی شاه مورد احترام برادران اهل سنت در درۀ میدان بود.
علامه حاجی سید محمد علیشاه، این شخصیت ارزشمند علمی، دینی و اجتماعی مردم سنگلاخ، متأسفانه توسط برخی افراد جاهل و از خدا بیخبر، بیگناه به شهادت رسید. قضیه از این قرار بود که آن مرحوم زمینی را در «بالای جوی» منطقۀ ملکخیل خریده بود و برخی افراد مغرض به نا حق دعوا راه انداختند و علیه او در حکومت وقت شکایت کردند. حاجی سید محمدعلیشاه که از نظر فقه جعفری حق به جانب بود، در محکمۀ دولتی که مطابق فقه حنفی عمل میکرد نیز برنده شد و این کار بر شاکیان او سخت گران آمد. بنابراین، با تحریک فتنه انگیزان تصمیم به قتل این سید عالیقدر و عالم خدمتگذار گرفتند.
رقیبان ناجوانمرد حاجی سید محمدعلیشاه لشکری تشکیل داده و او را یکه و تنها در حالی که بر اسبش سوار بوده و جایی میرفت در منطقه «سرِ بوغُندی» که زمین و باغش در آن جا قرار داشت محاصره کرده و با دهها شمشیر و کارد به جان او افتادند. آن قدر آن سید مظلوم را با شمشیر زدند که بدنش به پارهای از گوشت خونین تبدیل شد. میگویند بیش از هفتاد زخم بر بدنش وارد کرده بودند که بعد از چند روز ندای حق را لبیک گفته به ملکوت اعلی پیوست. آن سید مظلوم را در کنار قبر جدش سید شاه قباد ولی دفن کردند.