چرا سید عبدالحمید سجادی به قتل رسید؟

جنگ 40 سالۀ افغانستان قربانیان زیادی از مردم افغانستان گرفت و شخصیتهای علمی، و سیاسی زیادی را به کام مرگ کشاند. 
برخی افراد توسط دشمن و احزاب رقیب به قتل رسیده اند اما برخی دیگر از این شخصیتها توسط رقبای درون حزبی و به دلیل اختلاف نظر با اعضای دیگر حزب و یا به دستور استخبارات خارجی به دست هم حزبی های خود به قتل رسیده اند.
یکی از شخصیت‌های جهادی که به طور مشکوکی در 5حوت/اسفند 1369 در مسیر راه راول پندی به پیشاور به طرز مشکوکی و در یک تصادف ساختگی مجروح و سپس در بیمارستانی در پیشاور به قتل می رسد.
سوال این جاست که چرا و به چه دلیل سجادی حذف گردید؟
چه کسانی از حذف سجادی نفع می برد؟
چرا به دیگر سرنشینان موتر هیچ آسیبی وارد نگردید؟
بر اساس اطلاعات دقیق ما در تابستان 1369 اجلاس فرماندهان سازمان نصر در ولسوالی بهسود و در مسجد پدر داکتر معصومی تشکیل می شود. در این اجلاس که برای بررسی چگونگی ارتباط با دولت داکتر نجیب الله و گرفتن پول و سلاح از دولت نجیب تشکیل شده بود میان عبدالعلی مزاری و سید عبدالحمید سجادی بر سر این موضوع جدال لفظی شدیدی رخ می دهد و آقای سجادی ارتباط با دولت نجیب و گرفتن پول و سلاح از دولت داکتر نجیب را خیانت به آرمان جهاد و خون شهدا می‌داند و به آقای مزاری اعتراض می‌کند.
آقای سجادی بعد از مشاجره لفظی با آقای مزاری عازم پیشاور پاکستان می‌شود و در پاکستان با برخی از رهبران جهادی دیگر از جمله آیت الله شیخ آصف محسنی رهبر حرکت اسلامی افغانستان دیدار و گفتگو می‌کند.
در اوائل حوت/اسفند 1369 آقای سجادی به همراه کریم خلیلی، داکتر رسول طالب، و شخصی به نام عباس جویا که رانندگی آنها را برعهده داشته برای شرکت در اجلاس رهبران و فرماندهان جهادی عازم راول پندی می شود و در آنجا گفتگوهای محرمانه‌ای با مقامات آی اس آی سازمان استخبارات ارتش پاکستان صورت می‌گیرد. از آنجا که آقای سجادی برای مقامات آی اس آی نامحرم پنداشته می‌شود و برای اینکه محتوای گفتگوهای صورت گرفته میان آنها فاش نشود تصمیم به حذف سید عبدالحمید سجادی گرفته می‌شود و در مسیر برگشت در یک تصادف ساختگی موتر وی با درخت کوبیده می شود و دقیقا همان قسمت ماشین که آقای سجادی نشسته بوده به درخت کوبیده می‌شود و آقای سجادی مصدوم می‌شود و به غیر از آقای سجادی هیچکدام از سرنشینان آن ماشین یعنی آقایان خلیلی و رسول طالب و راننده خودرو صدمه نمی بینند. پس از آن تصادف ساختگی آقای سجادی را به بیمارستان می‌برند و در بیمارستان کار ناتمام را تمام می‌کنند.
اینکه چه کسانی از حذف آقای سجادی نفع می برد هم تا حدودی واضح است. زیرا پس از مشاجره لفظی شهید سجادی با آقای مزاری و رفتن وی به پاکستان و ملاقات با آیت الله محسنی آقای مزاری و همفکرانش را نگران کرده بود. و از طرفی مقامات آی اس آی هم نگران افشای مذاکرات محرمانۀ خود با افراد مذکور بودند و به آقای سجادی اعتماد نداشت زیرا او را به نوعی مهره ایران می دانست.
با اینکه در ماشین حامل آقای سجادی چند نفر حضور داشت چرا فقط وی در آن تصادف کشته شد و چرا دقیقان همان جایی که آقای سجادی نشسته بود به درخت کوبیده می شود؟ و به بقیه سرنشینان آن خودرو هیچ آسیبی نمی رسد؟
این سوالی است که با گذشت سی سال از آن تا کنون بی پاسخ مانده است و جواب آن را فقط آقایان خلیلی، داکتر رسول طالب و راننده آنها می دانند!

 

جستجوی پيشرفته

خبرنامه

RSS

پیوندها

ارتباط با ما

دربارۀ ما

تلکس

نسخه موبايل