تبعیض
جامعه شیعیان افغانستان متشکل از اقوام هزاره، سادات، قزلباش، بیات، خلیلی، بلوچ، هراتیها و... 30 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند و باید به تناسب جمعیت خود در نهادهای حکومتی و شورای رهبری مصالحه و هیأت گفتگو کننده صلح حضور داشته باشند که با تأسف هیچ نمایندهای از اقوام سادات، قزلباش، بیات و خلیلی در این نهادها حضور ندارند.
و بیعدالتی یکی از معضلات دایمی جامعه بشری بوده است و مردم افغانستان نیز با آن درگیر اند و از آن رنج می برند.
بیشترین تبعیض در افغانستان در حق جامعه و مردم شیعه افغانستان اعمال گردیده است تبعیض مذهبی، تبعیض قومی و تبعیض زبانی. پس از سقوط حکومت طالبان و تشکیل کنفرانس بن در سال 2001 میلادی و باز شدن فضای سیاسی و اجتماعی و تصویب قانون اساسی جدید و شکل گیری نظام جدید امید میرفت تبعیضها از بین برود و یا کاهش یابد اما با گذشت زمان بازهم تبعیضات قومی، مذهبی و زبانی با روشهای گوناگون و از طرف نهادها و اشخاص مختلف به انواع و اقسام مختلف اعمال میگردد وهرکسی در هر مقام و موقعیتی که باشد از تبعیض و بیعدالتی مبرا نیست گویا اعمال تبعیض یک اصل اساسی در افغانستان است که باید به اجرا گذاشته شود! پس از آغاز گفتگوهای صلح دوحه و تشکیل شورای رهبری مصالحه و هیأت گفتگو کننده صلح این تبعیضات در حق یک تعداد از اقوام ساکن افغانستان تشدید گردیده است و کسی از این اقوام نه در شورای رهبری مصالحه حضور دارند و نه در هیأت گفتگو کنندۀ صلح!
جامعه شیعیان افغانستان متشکل از اقوام هزاره، سادات، قزلباش، بیات، خلیلی، بلوچ، هراتیها و... 30 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند و باید به تناسب جمعیت خود در نهادهای حکومتی و شورای رهبری مصالحه و هیأت گفتگو کننده صلح حضور داشته باشند که با تأسف هیچ نمایندهای از اقوام سادات، قزلباش، بیات و خلیلی در این نهادها حضور ندارند در حالیکه این اقوام 50 درصد
در هر صورت نادیده گرفته شدن احزاب دیگر همچون حزب حراست اسلامی، حرکت اسلامی، اقتدار ملی، و حزب اعتدال و اقوام شیعی غیر هزاره و عدم حضور نمایندگان این اقوام تبعیض آشکار و بیعدالتی محض از سوی شاکیان تبعیض و مدعیان مبارزه علیه تبعیض است.
جمعیت شیعیان و 15 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
نادیده گرفتن حضور این اقوام از سوی حکومت و عدم حضور نمایندگان شان در شورای رهبری مصالحه به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
نکته قابل توجه دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد اعمال تبعیض از جانب کسانی است که از تبعیض شاکیاند و شعارشان همیشه مبارزه علیه تبعیضات تباری بودهاند اما خودشان بدترین نوع تبعیض را در حق اقوام شیعی دیگر روا میدارند!
پس از جدی شدن مذاکرات صلح قطر و تشکیل شورای رهبری مصالحه و هیأت گفتگوکننده صلح و زمزمه تشکیل دولت موقت تلاشها و نشستهای جناحها، احزاب و رهبران قومی و سیاسی برای نقش آفرینی در آینده سیاسی و نظام آینده افغانستان شروع شده است و هر روز عکسی از نشست و جلسات افراد مختلف در رسانههای اجتماعی نشر میشود.
اخیرا آقایان محمد محقق، محمد کریم خلیلی، سرور دانش، محمد ناطقی، سیما ثمر، حبیبه سرابی جلساتی داشته اند که در این جلسات نمایندگان سایز احزاب شیعی و اقوام سادات، قزلباش، بیات، خلیلی و... حضور نداشتند و نادیده گرفته شدند
شیعیان افغانستان مرکب از چندین قوم است و اقوام سادات، قزلباش، خلیلی بخش بزرگی از جامعه شیعه افغانستان را تشکیل میدهند و نقش برجسته در جهاد، مقاومت و تاریخ گذشته افغانستان داشته اند و نادیده گرفتن اینها و عدم حضور نمایندگان این اقوام در شورای رهبری مصالحه و هیأت گفتگو کننده صلح و جلسات رهبران شیعی به مصلحت کشور و جامعه شیعه نیست و موجب اختلاف شده و تضعیف جامعه شیعه افغانستان میشود و قدرت چانه زنی شیعیان در مذاکرات سیاسی و مطالبات جامعه شیعه میشود.
و در جلسه ای که در منزل آقای دانش و به میزبانی وی برگزار شد تنها عبدالقیوم سجادی حضور سمبولیک داشت.
حالا سوال این است که افراد مذکور به عنوان رهبران و نمایندگان قوم هزاره تشکیل جلسه میدهند یا به عنوان رهبران و نمایندگان جامعه شیعیان افغانستان؟ که در هر صورت نادیده گرفته شدن احزاب دیگر همچون حزب حراست اسلامی، حرکت اسلامی، اقتدار ملی، و حزب اعتدال و اقوام شیعی غیر هزاره و عدم حضور نمایندگان این اقوام تبعیض آشکار و بیعدالتی محض از سوی شاکیان تبعیض و مدعیان مبارزه علیه تبعیض است.
اگر به عنوان رهبران قوم هزاره تشکیل جلسه میدهند به این دلیل که حکومت، کل جامعه شیعه را به عنوان یک کتله قومی در نظر گرفته و حقوق اجتماعی و سیاسی جامعه شیعه را بر همین مبنا در نظر میگیرند بنابراین نادیده گرفتن نصف دیگر جامعه شیعه افغانستان از جانب آقایان محقق و خلیلی تبعیض آشکار و ناروا علیه این اقوام است که به مصلحت جامعه شیعه و حفظ وحدت نظر جامعه شیعی در شرایط حساس فعلی نیست.
و اگر به عنوان رهبران و نمایندگان جامعه شیعه افغانستان تشکیل جلسه میدهند باز هم ایراد بیشتری بر این نشستها وارد است زیرا شیعیان افغانستان مرکب از چندین قوم است و اقوام سادات، قزلباش، خلیلی بخش بزرگی از جامعه شیعه افغانستان را تشکیل میدهند و نقش برجسته در جهاد، مقاومت و تاریخ گذشته افغانستان داشته اند و نادیده گرفتن اینها و عدم حضور نمایندگان این اقوام در شورای رهبری مصالحه و هیأت گفتگو کننده صلح و جلسات رهبران شیعی به مصلحت کشور و جامعه شیعه نیست و موجب اختلاف شده و تضعیف جامعه شیعه افغانستان میشود و قدرت چانه زنی شیعیان در مذاکرات سیاسی و مطالبات جامعه شیعه میشود.