صلح
هرگونه طرح صلحی که مغایر با خواست جوانان تحصیل کرده و اکثریت جامعه افغانستان باشد محکوم به شکست بوده و برای مردم قابل قبول نیست.
و امنیت از ابتدایی ترین و ضروری ترین نیازهای بشر است و بدون صلح جوامع بشری از امنیت و ثبات برخوردار نخواهد بود. اما باید بدانیم که اساسا صلح و امنیت به چه معنا است؟ و آیا صلح بدون آزادی معنا پیدا میکند؟
در ادبیات قدیم پارسی صُلح هممعنای آشتی و مقابل حرب و جنگ آمدهاست. در دوران معاصر مفهوم صلح گسترش یافته و با تفکرهای شرق آسیایی و بعدها تفکرات مسیحی که صلح درونی را معرفی کردهاند آمیخته شدهاست در این مفهوم صلح شرایطی آرام، بیدغدغه و خالی از تشویش، کشمکش و ستیز است.
امانوئل کانت فیلسوف
جنگها، شورشها و فتنها معمولا در مقابل ظلم، استبداد، تبعیض و بی عدالتی انجام میگیرد و جنگ معلول ظلم، بی عدالتی و تبعیض است؛ از این رو صلح واقعی و پایدار صلحی است که زمینه زندگی مسالمت آمیز همراه با آزادی و عدالت و رفع هرگونه تبعیض قومی، مذهبی زبانی و... باشد وگرنه صلح پایدار نخواهد بود.
نامدار آلمانی در سال ۱۷۹۵ میلادی کتابی با عنوان «صلح ماندگار» نوشت که در آن مبانی رسیدن به یک صلح پایدار به صورت شش اصل مشخص شدهاست. در این کتاب، کانت برای اولین بار خواستار اتحاد جامعه بینالمللی و تشکیل سازمانی برای برقراری صلح در جهان شدهاست.
صلح ماندگار یا صلح آرمانی، بر پایه آرای کانت محصول وضعیتی است که در آن دولتها با پذیرش نظام مردمسالار به اتحاد آشتیجویانه و قوانین جهانگستر دست مییابند.
در واژۀ صلح اصلاح، مصلحت و صلاحیت نهفته است بنابراین صلح از مفاهيمي است كه با آزادی، عدالت ومساوات عجين است، لذا پايداري آن بدون عدالت ممكن نيست.
جنگها، شورشها و فتنها معمولا در مقابل ظلم، استبداد، تبعیض و بی عدالتی انجام میگیرد و جنگ معلول ظلم، بی عدالتی و تبعیض است؛ از این رو صلح واقعی و پایدار صلحی است که زمینه زندگی مسالمت آمیز همراه با آزادی و عدالت و رفع هرگونه تبعیض قومی، مذهبی زبانی و... باشد وگرنه صلح پایدار نخواهد بود زیرا در صورت وجود هریک از علتهای جنگ، هرگاه ممکن است آتش جنگ شعله ور بشود. بنابراین صلح در سایه یک حکومت ایدئولوژیک استبدادی که مردم حق تحصیل، کار و اختیار نوع لباس، مدل ریش و موی خود را نداشته باشد آرامش گورستانی است و صلح نیست.
صلح واقعی زمانی ممکن خواهد بود که جامعه
صلح واقعی زمانی ممکن خواهد بود که جامعه چند قومی افغانستان به رسمیت شناخته شده و از حقوق مساوی برخوردار باشد و همه اقوام در تعیین سرنوشت خود و آینده کشور سهم یکسانی داشته باشد و آزادی و عدالت اجتماعی در کشور حاکم باشد.
چند قومی افغانستان به رسمیت شناخته شده و از حقوق مساوی برخوردار باشد و همه اقوام در تعیین سرنوشت خود و آینده کشور سهم یکسانی داشته باشد و آزادی و عدالت اجتماعی در کشور حاکم باشد.
طالبان هم باید این واقعیت را درکند که دیگر افغانستان دهه 70 نیست و زمان و شرایط به کلی فرق کرده و تغییرات اساسی درسبک زندگی و عادات مردم به وجود آمده است و ارزشهای جدید در جامعه شکل گرفته است و اکثر جوانان تحصیلات دانشگاهی دارند و مردم به سمت عمل و دانش و پیشرفت و جامعه مدنی رو آورده اند و هرگز به عقب برنخواهد گشت. بنابراین هرگونه طرح صلحی که مغایر با خواست جوانان تحصیل کرده و اکثریت جامعه افغانستان باشد محکوم به شکست بوده و برای مردم قابل قبول نیست.