هشت ثور؛ پیمانها و پیامها
مردم افغانستان پس از کودتای هفتم ثور۱۳۵۷ و روی کارآمدن حکومت کمونیستی ، دست به قیام و جهاد مسلحانه زدند و طی بیش از یک دهه مبارزه و با داشتن حداقل امکانات نظامی، توانستند در هشتم ثور ۱۳۷۱ به پیروزی برسند.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۸ ثور ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۰۳
هشتم ثور یادآور پیروزی ملت مجاهد افغانستان بر حکومت کمونیستی و ابرقدرت شرق؛ یعنی شوروی سابق در سال ۱۳۷۱ است. مردم افغانستان پس از کودتای هفتم ثور۱۳۵۷ و روی کارآمدن حکومت کمونیستی، دست به قیام و جهاد مسلحانه زدند و طی بیش از یک دهه مبارزه و با داشتن حداقل امکانات نظامی، توانستند در هشتم ثور ۱۳۷۱ به پیروزی برسند.
بدون تردید، این پیروزی از بزرگترین افتخارات بشر در قرن بیستم و بیست و یکم به حساب میرود و عزم و ارادهٔ ملتی را به نمایش میگذارد که برای بدست آوردن آزادی، دفاع از ارزشها و مقدسات، سرزمین و استقلا ل خود، میلیونها قربانی تقدیم کرد و در نهایت با قرار گرفتن در خط مقدم مبارزه برای حفظ کرامت و آزادی انسانهای همنوعش، قدرتمندترین استعمار آن روزگار را به زانو درآورده و دهها میلیون انسان دیگر را از زنجیر اسارت و استبداد آزاد کرد.
با این وصف اما، مشکلات و مصایبی پس از پیروزی جهاد به وقوع پیوست که روزها و روزگار تلخ و غمباری را بر ملت افغانستان رقم زد و با گذشت بیست و سه سال خاطره شرین هشتم ثور سال ۱۳۷۱، هنوز هم این تلخیها و گرفتاریها دامنگیر ملت افغانستان است و مانند هیولای گلوی مردم مسلمان این سرزمین را میفشارد؛ آغاز نزاعهای قدرت طلبانه گروههای مسلح و کشتار مردم در این نبردها، تسلط طالبان و دوره سیاه حاکمیت استخبارات پاکستان در لباس طالبان، حمله آمریکا و متحدان اروپایی اش و اکنون تداوم سناریوهای مختلف که خواب آرام را از چشمان مردم ربوده و زندگی آنها را در معرض نابودی قرار دادهاست.
تحقق پیروزی شیرین هشتم ثور و وقوع اتفاقات ناگوار پس از آن، درسها و نکتههای را در بطن خود دارد که به صورت مختصر به چند نکته آن در ذیل اشاره شدهاست:
۱- وحدت و پیروزی: نگاهی اجمالی به خاطرات و اتفاقات دوره جهاد نشان میدهد که ملت افغانستان صرف نظر از اینکه متعلق به چه نژاد یا کدام مذهب هستند، در سنگرهای مشترک و در کنار یکدیگر علیه متجاوزین و اشغالگران می رزمیدند؛ رزمندگان تاجیک در کنار پشتون، هزاره در کنار ازبک و دیگر اقوام و مجاهدین اقوام مختلف در مناطقی به جهاد میپرداختند که بیشتر ساکنان آن را از اقوام و نژادها یا مذاهب دیگر تشکیل میداد. در بسیاری از سنگرهای جهاد، رزمندهٔ از یک قوم در دامن مجاهدی از قوم دیگر جان میداد و هماکنون نیز در نقاط مختلف کشور به وفور دیده میشود که شهدای مختلف از مناطق مختلف در جوار همدیگر آرمیدهاند. این نکته به خوبی روشن میسازد که وحدت، همدلی، همپذیری و برابر و برادر دانستن یکدیگر، رمز پیروزهای مختلف و مکرر ملت ما در نبرد با دشمنان داخلی و خارجی بوده و خواهد بود و بدون اتحاد و همدیگر پذیری هرگز توان مقاومت و ایستادگی در برابر تهدیدها را نخواهیم داشت.
۲- پیروزی با خدا محوری: یقیناً مهمترین انگیزه و عامل جهاد ملت افغانستان دفاع و حفظ اعتقادات و ارزشهای دین مقدس اسلام بود و بر اساس فرامین و دساتیر الهی دست به قیام و مبارزه زدند و در نهایت با دست خالی در برابر ارتش تا به دندان مسلح، پیروز شدند؛ امریکه با توجه به وعدههای خداوند در قران، از همان اوان به آن اعتقاد و باور داشتند و این درس را به صورت عملی و میدانی دریافتند که قیام برای خدا و بخاطر حفظ و صیانت از ارزشهای الهی، قطعاً منجر به پیروزی میشود و اگر انحراف و تخطی از این مسیر به وجود بیاید، منجر به بروز حوادث تلخ و غمبار خواهد شد.
۳- ایمان؛ مستحکمترین دژ و قویترین سلاح: معروف است که پس از هجوم شوروی به افغانستان، تحلیل گران شرق و غرب به این باور بودند که افغانستان برای همیشه در کام این هیولا سقوط کرد و هیچ امیدی برای نجات آن نیست، اما آغاز مبارزات ملت افغانستان و ایستادگی آنها با سلاح ایمان و اعتقاد، نشان داد که دنیایی آن روزگار از اینکه نقش ایمان را در تغییر معادلات جوامع بشری نادیده میانگارند، سخت در اشتباه هستند و ملت افغانستان بر عکس تمام تصورات خام و باطل، سلاح به مراتب قوی تر و کاربردی تر از ارتش سرخ دارند؛ سلاح که در نتیجه هیمنه و قدرت ارتش شوروی را در هم شکست و معادلات جهان را به نحوی غیرقابل تصور، تغییر داد.
۴- نفاق و اختلاف، عامل شکست و تلخیها: همانطوریکه اشاره شد، وحدت و برادری که براساس ارزش مسلم اسلامی در دوران جهاد قویتر از پیش شد، نقش اساسی در پیروزی جهاد و شکست دشمن داشت اما افتادن در دام و دسیسههای مختلف دشمنان پس از پیروزی و گرفتار شدن در جال نفاق و اختلاف، مصایب و تلخیهای بی شماری را برای مردم مسلمان افغانستان رقم زد که تا کنون طعم تلخ آن را میچشیم و این نیست جز اینکه از دستورات اسلام آشکار را تخطی صورت گرفت و عدهٔ زیادی با تقسیم شدن به دستهها و گروهای مختلف، شعار قومی و نژادی سر دادند و در گفتار و کردار، عدم تحمل و پذیرش همدیگر را سرلوحه خویش قرار دادند. متأسفانه ریشهها و رگههای این رفتار تا امروز به نحوی ادامه داشته و در مقاطع مختلف دیده میشود که یقیناً ادامه آن، عامل شکست بیشتر و تداوم تلخیها و مرارتها خواهد بود.
۵- و در آخر به مهمترین پیام و درس هشت ثور برای ملت افغانستان اشاره میشود که همان درس ایستادگی، تلاش (جهاد) مستمر در عرصههای مختلف برای کسب استقلال و خود کفایی، و تمسک و توسل به سلاح ایمان، وحدت و خدا محوری است، اشاره میشود. افغانستان میتواند با درک این نکته که تلاشهای اقتصادی و سازندگی نیز از مصادق جهاد در اسلام هست و همان آجر و پاداش را دارد و لازم است که اکنون در این عرصه فعال شود، سختیها و دشواریهای اقتصادی را پشت سر بگذارند و به زودترین فرصت، زمینههای استقلال اقتصادی خود را مساعد بسازد و این چیزی است که با کمک کشورهای دیگر نه، بلکه با ایمان و اعتقاد و عمل به ارزشهای اسلامی مسیر است؛ چیزی که طی یک دهه اخیر بخوبی تجربه شد.